خلاصه

ژئوفیزیک یک جنبه حیاتی از اکتشافات معدنی مدرن است که به بررسی ویژگی‌های زیرسطحی زمین بدون نیاز به حفاری و مشاهده مستقیم می‌پردازد. با توسعه ابزارها و نرم‌افزارهای مرتبط با ژئوفیزیک، معدنکاران اکنون به راه‌حل‌های دقیق و کارآمدتری برای کشف ذخایر معدنی دسترسی دارند. مدل‌های دقیق دو بعدی و سه بعدی از لایه‌های مختلف زمین معدن را به سمت اکتشافی ایمن‌تر، ارزان‌تر و پایدار سوق می‌دهند.

ژئوفیزیک یک جنبه حیاتی از اکتشافات مواد معدنی با محوریت برداشت بینش از داده‌های مرتبط با انباشت مواد معدنی هدف در فیزیولوژی سطوح مختلف زمین است. به‌عبارتی، علم ژئوفیزیک به بررسی فرایندها و ویژگی‌های فیزیکی منطقه هدف می‌پردازد تا تراکم و نوع انباشت مواد را برداشت و گزارش کند.

علم ژئوفیزیک به شرکت‌های معدنی کمک می‌کند تا ذخایر جدید را شناسایی کرده و فرآیندهای استخراج را به‌طور موثرتری برنامه‌ریزی کنند. هم‌زمان با کاهش دسترسی به ذخایر باکیفیت، نقش این علم در استخراج پایدار و سبز پررنگ‌تر از هر بازه دیگری در تاریخ فعالیت صنعت معدن است.

تقریبا ۷۰ درصد از معادن دنیا از بررسی‌های ژئوفیزیک در عملیات خود بهره می‌برند؛ چنانکه ارزش خدمات ژئوفیزیک در سال ۲۰۲۳ نزدیک به ۱۶.۲ میلیارد دلار بود و انتظار می‌رود در پایان ۲۰۲۴ به ۲۴.۵ میلیارد دلار نیز برسد. ادغام بررسی‌های ژئوفیزیک در سال‌های اخیر باعث شده که میزان هزینه اکتشاف برای معادن بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش یابد.

برداشت ژئوفیزیک چیست؟

بررسی ژئوفیزیک شامل اجرای روش‌های ژئوفیزیکی برای تعیین غیرمستقیم خصوصیات زمین‌شناسی، ساختاری، فیزیکی و مکانیکی برای لایه‌های مختلف از زمین یک منطقه خاص است. این روش‌ها برای تعیین چیدمان، ضخامت و ویژگی‌های لایه‌های تفکیک‌شده زیر سطح زمین به کار گرفته می‌شوند.

برداشت‌های ژئوفیزیک از سطح خاک، حفاری‌های محدود، استفاده از حسگرها و آشکارسازها انجام می‌گیرد. محدوده بررسی، نوع روش اعمالی و تکنیک‌های مورد استفاده به اهداف برداشت ژئوفیزیک، منابع موجود، شرایط زمین‌شناسی و توپوگرافی منطقه بستگی دارند.

برداشت‌های ژئوفیزیکی منجر به صرفه‌جویی قابل‌توجهی در زمان و هزینه‌های مرحله مهم اکتشاف می‌شوند. تکنیک‌های ژئوفیزیک امکان بررسی حجم بیشتری از خاک یا توده سنگ را به متخصص می‌دهند؛ برای مثال در ژئوفیزیک هوابرد می‌توان ۱۰ هزار کیلومتر مربع را در یک برداشت واحد اسکن کرد یا یک بررسی مغناطیسی می‌تواند قابلیت بررسی را از چند صدمتر در شیوه‌های سنتی به چندین هزار متر افزایش دهد.

اهمیت برداشت‌های ژئوفیزیک برای شرکت‌های معدنی

شرکت‌های معدنی از برداشت‌های ژئوفیزیک برای به دست آوردن داده‌های زمین‌شناسی ارزشمند، شناسایی مناطق با شانس بالا برای مواد معدنی هدف، تشخیص نوع سنگ معدن و کیفیت احتمالی آن استفاده می‌کنند. روش‌های شاخص در برداشت ژئوفیزیک شامل برداشت‌های مغناطیسی، الکترومغناطیسی، رادیومتری، قطبش القایی (IP) و برداشت گرانی هستند.

این روش‌ها ویژگی‌های فیزیکی مانند سطح حساسیت مغناطیسی، هدایت الکتریکی، فعالیت رادیومتری و چگالی را اندازه‌گیری می‌کنند و ماهیت سنگ‌های زیرسطحی و ذخایر معدنی بالقوه را آشکار می‌سازند. بنابراین، مهم‌ترین هدف در برداشت ژئوفیزیک برای معدن پیشگویی بهترین منطقه برای آغاز فعالیت استخراج و پیش‌بینی میزان بهره‌برداری ممکن در پایان عملیات است.

انواع تکنیک‌های ژئوفیزیک در معادن

هر کدام از تکنیک‌های ژئوفیزیک برای دریافت اطلاعاتی متفاوت، اما با هدفی مشترک به کار گرفته می‌شوند. بخصوص، ماده معدنی که هدف شرکت است، نقش مهمی در انتخاب تکنیک برداشت ژئوفیزیک و حتی نحوه اعمال آن دارد.

برداشت مغناطیسی در صنایع معدنی

برداشت مغناطیسی شاید پرکاربردترین روش در ژئوفیزیک برای اکتشاف مواد معدنی باشد. میدان مغناطیسی زمین با سنگ‌ها، به‌ویژه سنگ‌هایی که حاوی مگنتیت یا سایر کانی‌های آهنی هستند، در تعامل نزدیک و معناداری است. این ارتباط از جنس فعل و انفعالاتی است که باعث بروز ناهنجاری‌های مغناطیسی می‌شوند که ژئوفیزیکدانان از آن‌ها برای استنباط مکان ذخایر معدنی مانند سنگ آهن استفاده می‌کنند.

برداشت‌های مغناطیسی را می‌توان روی زمین یا حتی با فاصله زیاد از آن (هوایی) و با بهره از تجهیزات مغناطیس‌سنج انجام داد. این بررسی، روشی کارآمد و سریع برای جمع‌آوری داده‌ها در مناطق وسیع است. هدف اولیه یک برداشت مغناطیسی در معدن، شناسایی تفاوت‌ها در حساسیت مغناطیسی بین انواع سنگ‌ها و تشخیص توده‌ها با حساسیت مدنظر است.

برداشت‌های الکترومغناطیسی در اکتشاف مواد معدنی

بررسی‌های الکترومغناطیسی (EM) برای شناسایی کانی‌های رسانا، به‌ویژه سولفیدهای فلزی مانند مس و نیکل انجام می‌گیرند. روند انجام این بررسی‌ها شامل تولید یک میدان مغناطیسی اولیه برای القای جریان‌های ثانویه مواد رسانا در زیرسطح است. این جریان‌های ثانویه خود منشاء ایجاد میدان‌های مغناطیسی ثانویه هستند.

برداشت‌های EM را می‌توان با استفاده از تکنیک‌هایی مانند موارد زیر انجام داد:

  • برداشت با فرکانس بسیار پایین (VLF) که بر پایه سیگنال‌های حاصل از فرستنده‌های ارتباطی دوربرد طراحی می‌شوند. این روش برای نقشه‌برداری از ساختارهای زمین‌شناسی، شناسایی طول عمر و میزان رسانایی توده‌ها برای مناطقی چون گسل‌ها و مناطق برشی عالی استفاده می‌شوند.
  • برداشت‌های الکترومغناطیسی حلقه افقی (HLEM) مانند سیستم MaxMin قابلیت تمایز توده‌ها با رسانایی بالا و ضعیف را نیز دارند و بر اساس قدرت و تغییر فاز میدان ثانویه این رساناها را طبقه‌بندی می‌کنند.
  • برداشت‌های EM دامنه زمانی (TDEM) که هدف آن‌ها تشخیص کانی‌ها با رسانایی بسیار بالا مانند توده‌های متراکم از سولفیدهاست.

هر کدام از تکنیک‌های EM نقاط قوت و ضعف خود را دارند. به عنوان مثال، بررسی‌های VLF برای ترسیم ویژگی‌های ساختاری کلان‌ و همه‌گیر عملکرد خوبی دارند، اما برای هادی‌های کوچکتر و محلی چندان مطلوب نیستند. در مقابل، بررسی‌های HLEM و TDEM می‌توانند اطلاعات بسیار دقیق‌تری درباره رسانایی و قدرت ویژگی‌های زیرسطحی ارائه کنند.

برداشت‌های رادیومتری: بررسی ژئوفیزیک برای تشخیص اورانیوم و عناصر کمیاب خاکی

برداشت‌های رادیومتریک که با نام طیف‌سنجی پرتو گاما نیز شناخته می‌شوند، میزان رادیواکتیویته طبیعی سنگ‌ها را اندازه‌گیری می‌کنند و به‌ویژه در اکتشاف اورانیوم، توریم و پتاسیم موثر هستند. در حالی که بیش از ۲۰ عنصر رادیواکتیو به‌طور طبیعی وجود دارند، اورانیوم، توریم و پتاسیم-۴۰ مهم‌ترین عناصر در این اکتشافات ژئوفیزیک هستند.

در اکتشافات معدنی، برداشت‌های رادیومتریک غالبا برای مواردی مشابه انواع زیر استفاده می‌شوند:

  • شناسایی مناطق دگرسانی پتاسیم که یک شاخصه مهم در بررسی سیستم گرمابی مرتبط با توده‌های مس و طلا است.
  • برای شناسایی مناطق غنی از اورانیوم که ممکن است حاوی غلظت‌های ارزشمندی از سنگ معدن اورانیوم باشند.
  • تشخیص مناطق غنی از توریم که خود می‌تواند نشان دهنده وجود عناصر کمیاب خاکی (REE) باشد.

این برداشت‌ها ممکن از است به صورت هوایی یا زمینی انجام شوند و نقش مهمی در اکتشافات مواد معدنی در مناطق مختلف دارند. به‌ویژه، برای اورانیوم و عناصر REE که به دلیل استفاده از آن‌ها در فناوری‌های انرژی پاک و الکترونیک تقاضا برای آن‌ها افزایش یافته، این تکنیک ژئوفیزیک بسیار کاربردی است.

برداشت قطبش القایی (IP)

برداشت قطبش القایی یا پلاریزاسیون القایی (Induced Polarization) یک روش ژئوفیزیکی همه‌کاره است که برای شناسایی کانی‌هایی استفاده می‌شود که مقادیر زیادی سولفید همراه با خود دارند. به‌ویژه اینکه، شناسایی چنین توده‌هایی بسیار دشوار و روش‌های قبلی کارایی کمتری در این امر دارند.

اثر IP زمانی رخ می‌دهد که جریان الکتریکی به سطح زمین ساطع می‌شود و باعث قطبی شدن ذرات فلزی (مانند سولفیدها) در آن می‌گردد. زمانی که جریان قطع می‌شود، این ذرات یک ولتاژ گذرا ساطع می‌کنند که به عنوان پاسخ IP اندازه‌گیری می‌شود.

بررسی‌های قطبی القایی معمولا برای جستجوی ذخایر مس، طلا و سایر فلزات اساسی استفاده می‌شوند. قدرت پاسخ IP به پارامترهایی چون سطحی که سولفیدها در آن قرار دارند و اندازه ذرات سولفیدی بستگی دارد. بخصوص، ذرات ریزتر از سولفید اثرات IP قوی‌تری ایجاد می‌کنند. بنابراین، این روش برای جستجوی منابعی کاراتر است که کانی‌های سولفیدی در اندازه‌های کوچک و در منطقه بزرگتری پخش شده‌اند.

برداشت‌های IP در ژئوفیزیک معدنی معمولا در کنار برداشت‌های مقاومتی انجام می‌شوند که توانایی سنگ‌ها برای هدایت جریان الکتریسیته را اندازه‌گیری می‌کنند. با مقایسه میزان این مقاومت و داده‌های حاصل از برداشت IP، ژئوفیزیکدانان می‌توانند ماهیت مواد زیرسطحی را بهتر درک کنند و مناطق معدنی بالقوه را شناسایی کنند.

برداشت گرانی: تشخیص تفاوت‌های گرانشی

برداشت‌های گرانی به اندازه‌گیری میزان گرانش زمین برای تشخیص تغییرات گرانی در نواحی مختلف وابسته‌اند. از آنجایی که سنگ‌های متراکم‌تر کشش گرانشی قوی‌تری دارند، ناهنجاری‌های گرانشی می‌توانند وجود مواد معدنی با چگالی بالا مانند سولفیدها، سنگ آهن یا حتی فلزات گران‌بها را تشخیص دهند.

در پروژه‌های معدنی از برداشت گرانی در موارد زیر استفاده می‌شود:

  • تشخیص توده‌های سنگ معدن چگال مانند ذخایر عظیم سولفید
  • تشخیص تفاوت بین انواع سنگ‌های مختلف بر اساس تضاد در چگالی القایی آن‌ها
  • استفاده از برداشت گرانی برای روش‌هایی چون بررسی الکترومغناطیسی یا مغناطیسی برای تأیید وجود مواد معدنی سنگین

برداشت‌های گرانی را نیز می‌توان به صورت هوابرد، از روی سطح زمین یا حتی از داخل کشتی‌ها برای اکتشاف ذخایر زیر سطح دریا انجام داد. اگرچه برداشت‌های گرانی غالبا نمی‌توانند ترکیب دقیق مواد زیرسطحی را تعیین کنند، اما برای برجسته کردن ویژگی‌ها و قابلیت‌های منطقه تحت بررسی بسیار ارزشمند هستند.

برداشت رادار نافذ زمین

رادار نافذ زمینی یا GPR یک تکنیک ژئوفیزیکی غیرتهاجمی است که در آن از پالس‌های راداری با فرکانس بالا برای نفوذ به لایه‌های زیرین زمین و شبیه‌سازی آن‌ها استفاده می‌شود. این فناوری نوآورانه به‌طور گسترده‌ای در صنعت معدنکاری و برای اهداف متعددی به کار گرفته می‌شود. از نقشه‌برداری از ساختارهای پیچیده زیرسطحی گرفته تا شناسایی ذخایر سنگ معدن و ارزیابی پایداری زیرساخت‌ها، سطح کاربرد GPR بسیار وسیع است.

یکی از کاربردهای اولیه GPR در موضوع استخراج، توانایی آن در ارائه نقشه‌های دقیق از سازه‌های زیرسطحی است. GPR با انتشار پالس‌های راداری در زمین و تجزیه و تحلیل سیگنال‌های منعکس‌شده، تصاویری با وضوح بالا از ترکیبات زمین‌شناسی، لایه‌بندی و موانع احتمالی برای دسترسی به ذخایر معدنی ارائه می‌کند.

ژئوفیزیک درون چاهی (Borehole Geophysics)

برداشت ژئوفیزیک درون چاهی شامل طیف وسیعی از تکنیک‌های مورد استفاده برای کاوش سازه‌های زیرسطحی در قالب برداشت از حفره‌های از پیش ایجاد شده است. این روش برای درک جنبه‌های پیچیده زمین‌شناسی زیرسطح و در عملیات مختلفی در اکتشافات نفت و گاز، مدیریت آب‌های زیرزمینی، ارزیابی زیست‌محیطی و معدنکاوی استفاده می‌شود.

یکی از بنیادی‌ترین اهداف در این روش، بدست آوردن اطلاعات دقیق در مورد خواص سازنده‌های سنگی توده‌های خاکی است. در این روش، ویژگی‌هایی چون تخلخل (مقدار فضای موجود در منافذ توده معدنی) و نفوذپذیری (ویژگی سیال توده) مورد بررسی قرار می‌گیرند. این پارامترها نقش مهمی در امکان‌سنجی و بهره‌وری ذخایر بالقوه برای انواع استخراج‌ها ایفا می‌کنند.

ترکیب روش‌های ژئوفیزیک برای افزایش دقت در اکتشافات معدنی

در اکتشافات معدنی اغلب ترکیبی از تکنیک‌های ژئوفیزیکی برای افزایش دقت برداشت‌ها و شناسایی دقیق‌تر در دستور کار قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، برداشت‌های الکترومغناطیسی و گرانی اغلب با هم استفاده می‌شوند تا تفاوت بین مواد معدنی رسانا مانند گرافیت و سولفیدهای فلزی با دقت بیشتری انجام گیرد.

مزایای استفاده از تکنیک‌های ژئوفیزیکی در اکتشافات معدن

تکنیک‌های ژئوفیزیکی در اکتشافات معدن به دلیل قابلیت‌های ویژه‌ای که دارند، به یکی از ابزارهای کلیدی برای شناسایی منابع زیرزمینی تبدیل شده‌اند. یکی از بزرگترین مزایای این روش‌ها، توانایی شناسایی و نقشه‌برداری از ویژگی‌های زیرزمینی بدون نیاز به حفاری است. این ویژگی به‌ویژه در مراحل اولیه اکتشاف و در مناطقی که حفاری دشوار یا هزینه‌بر است، اهمیت زیادی دارد.

همچنین، تکنیک‌های ژئوفیزیکی می‌توانند اطلاعات دقیق و گسترده‌ای درباره ساختار زمین‌شناسی، توزیع مواد معدنی و انواع سنگ‌های معدنی فراهم کنند. این اطلاعات می‌توانند به‌طور قابل توجهی فرآیند تصمیم‌گیری را در انتخاب محل حفاری بهینه کنند و احتمال موفقیت در اکتشافات معدنی را افزایش دهند.

علاوه بر این، روش‌های ژئوفیزیکی قابلیت شناسایی تغییرات محیطی و شناسایی منابع احتمالی آلودگی را نیز دارند، فعالیت‌هایی که می‌توانند به بهبود مدیریت زیست‌محیطی پروژه‌های معدنی کمک کنند. در نهایت، استفاده از این تکنیک‌ها می‌تواند به کاهش هزینه‌ها و زمان در پروژه‌های اکتشافی کمک کرده و به افزایش بهره‌وری کلی فرآیند استخراج مواد معدنی منجر شود.

استفاده از بررسی مغناطیسی در اکتشاف سنگ آهن

برداشت مغناطیسی به‌ویژه برای تشخیص توده‌های سنگ آهن کاربردی است، چراکه مواد معدنی موجود در سنگ آهن، مانند مگنتیت، خواص مغناطیسی بالایی دارند. با اندازه‌گیری تغییرات میدان مغناطیسی، زمین شناسان می‌توانند مناطق با علائم مغناطیسی غیرعادی را شناسایی کنند، علائمی که ممکن است نشان دهنده وجود توده‌های زیادی از سنگ آهن باشند.

برای مثال، فرض کنید یک شرکت معدنی به دنبال بررسی یک منطقه وسیع با شانس وجود سنگ آهن است. آنها یک برداشت مغناطیسی هوابرد بر روی منطقه انجام می‌د‌هند و داد‌های مرتبط با شدت میدان مغناطیسی در ارتفاعات و موقعیت‌های جغرافیایی مختلف را جمع‌آوری می‌کنند.

داده‌های مغناطیسی در ادامه تجزیه و تحلیل می‌شوند تا یک نقشه ناهنجاری مغناطیسی از آن‌ها برداشت شود. این نقشه تغییرات میدان مغناطیسی همراه با مناطق با شدت مغناطیسی بالا که به‌طور بالقوه وجود توده‌های حاوی سنگ آهن را نشان می‌دهند.

موارد زیر تحلیل‌ها و ویژگی‌هایی است که در چنین برداشت‌هایی پیگیری می‌شوند:

  • شناسایی سطح ناهنجاری: زمین‌شناسان ناهنجاری‌های مغناطیسی خاصی را شناسایی می‌کنند که از نویز پس‌زمینه متمایز هستند. بخصوص، این ناهنجاری‌ها ممکن است ناشی از سنگ‌های غنی از مگنتیت باشند.
  • تایید چند عاملی: پس از برداشت اولیه و تشخیص توده‌های احتمالی سنگ‌ آهن، شرکت معدنی می‌تواند بررسی‌های زمینی و حتی حفاری را در دستور کار قرار دهد.
  • برآورد منابع: در صورت کشف سنگ آهن، برنامه‌های اکتشاف و حفاری بیشتر می‌تواند شامل تخمین اندازه، عیار، قابلیت‌های اقتصادی ذخایر و شیوه‌های ممکن برای استخراج سنگ آهن باشد.

چالش‌ها و محدودیت‌ها در استفاده از روش‌های ژئوفیزیکی در اکتشافات معدنی

استفاده از روش‌های ژئوفیزیکی در اکتشافات معدنی، اگرچه مزایای زیادی دارند، اما با چالش‌ها و محدودیت‌هایی نیز همراه هستند. یکی از چالش‌های اصلی، هزینه‌های بالای تجهیزات پیشرفته و نیاز به تخصص فنی برای انجام و تحلیل داده‌ها است. این تجهیزات گران‌قیمت و پیچیده ممکن است برای برخی از پروژه‌ها به صرفه نباشند، به‌ویژه در مناطق دورافتاده و با دسترسی محدود.

علاوه بر این، دقت نتایج حاصل از روش‌های ژئوفیزیکی همیشه به میزان کافی برای تصمیم‌گیری‌های دقیق نیست. عواملی نظیر تغییرات زمین‌شناسی، شرایط جوی و حتی نوع خاک می‌توانند تاثیر زیادی بر کیفیت داده‌ها داشته باشند. بنابراین، در بسیاری از موارد، نیاز به تایید نتایج ژئوفیزیکی با حفاری‌های تکمیلی و سایر آزمایش‌های میدانی برطرف می‌شود.

همگرایی و ترکیب روش‌های ژئوفیزیکی با سایر فناوری‌ها، مانند داده‌های ماهواره‌ای و مدل‌های عددی، می‌تواند چالش‌ها را کاهش دهد و کارایی این روش‌ها را افزایش دهد.

جمع‌بندی

ژئوفیزیک یکی از ابزارهای کلیدی در اکتشافات معدنی است که به شرکت‌های معدنی کمک می‌کند تا با بررسی غیرمستقیم لایه‌های زیرسطحی، به منابع معدنی ارزشمند دست یابند. این دانش به طور چشمگیری هزینه‌ها و ریسک‌های مرتبط با حفاری‌های ناموفق را کاهش می‌دهد.

استفاده از روش‌های ژئوفیزیکی نظیر مغناطیس‌سنجی و رادیومتری، اطلاعات دقیق‌تری درباره ساختار زمین و توزیع مواد معدنی در آن ارائه می‌دهد. این تکنیک‌ها به شرکت‌های معدنی این امکان را می‌دهد تا به صورت کارآمدتر و ایمن‌تر به منابع دسترسی پیدا کنند.

ژئوفیزیک به عنوان یکی از مؤثرترین روش‌ها برای شناسایی منابع معدنی، نقش مهمی در آینده صنعت معدن خواهد داشت و نوآوری‌های بیشتر در این حوزه می‌تواند اکتشافات را بهینه‌تر سازد. بخصوص، این شیوه‌های غیرتهاجمی اهرم‌هایی مناسب برای نمایش چهره‌ای سبزتر از معدن و کاهش تأثیرات منفی زیست‌محیطی آن هستند.

سوالات متداول

ژئوفیزیک چه نقشی در اکتشافات معدنی ایفا می‌کند؟

ژئوفیزیک در اکتشافات معدنی به بررسی ویژگی‌های زیرسطحی زمین بدون نیاز به حفاری و مشاهده مستقیم می‌پردازد. بخصوص، این علم به معدنکاران کمک می‌کند تا با استفاده از مدل‌های دقیق و ابزارهای پیشرفته، ذخایر معدنی را به طور ایمن‌تر و با هزینه کمتر کشف کنند.

چه درصدی از معادن دنیا از بررسی‌های ژئوفیزیک بهره می‌برند؟

تقریبا ۷۰ درصد از معادن دنیا از بررسی‌های ژئوفیزیک در عملیات خود بهره می‌گیرند.

چه تکنیک‌هایی در بررسی‌های الکترومغناطیسی (EM) برای شناسایی مواد معدنی استفاده می‌شود؟

تکنیک‌های مورد استفاده در برداشت‌های الکترومغناطیسی شامل فرکانس بسیار پایین (VLF)، حلقه افقی (HLEM)، و دامنه زمانی (TDEM) هستند که برای شناسایی کانی‌های رسانا، به‌ویژه سولفیدهای فلزی مانند مس و نیکل به‌کار می‌روند.

بررسی قطبش القایی (IP) چه کاربردی در ژئوفیزیک معدنی دارد؟

بررسی قطبش القایی برای شناسایی کانی‌های سولفیدی استفاده می‌شود که به طور معمول دارای مقادیر زیادی سولفید هستند. این روش به‌ویژه در جستجوی ذخایر مس، طلا و سایر فلزات اساسی موثر است.

Leave A Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *