
دیدگاه مدیریتی در صنعت معدن باید چگونه باشد؟
چالش بزرگ صنعت معدن در سالهای اخیر دستیابی به بالاترین حد از استانداردهای مدیریتی در حوزه باطلههای معدنی است به نحوی که بتواند در این خصوص به ارگانهای دولتی و سازمانهای مربوطه اطمینان دهد. در حال حاضر تکنولوژی و فناوری استخراج و بهرهبرداری از معادن فراهم است اما بدون در نظر گرفتن مسائل زیستمحیطی نمیتوان از این تکنولوژیها استفاده کرد. صنعت معدن باید فراتر از برتریهای فنی موجود عمل کند و نشان دهد که تعهد، دیدگاه و مهارتهای لازم برای مدیریت پسماندها را مطابق انتظارات دارد.
جلب اعتماد عمومی لازم است
جلب اعتماد عمومی در فعالیتهای مربوط به صنعت معدن یک الزام اساسی است زیرا قرار است بهرهبرداری از معادن به نفع تمامی افراد جامعه باشد. در حال حاضر اغلب کشورها و دولتها در تلاشند تا اداره و بهرهبرداری از معادن خود را به شرکتهای خصوصی بسپارند، البته به شرطی که توانایی لازم در این زمینه را داشته باشند. یکی از نکاتی که این روزها جامعه نسبت به آن حساس شده و انتظار رعایت حداکثر استانداردها را در این زمینه دارد، مدیریت پسماند است. پس اگر دستیابی به اعتماد عمومی در صنعت معدن مهم باشد، باید شرکتهای معدنی در حوزه مدیریت باطلهها اقدامات مؤثری را صورت دهند.
جلب اعتماد عمومی اغلب در چارچوب قوانین و مقررات مؤثر، دستورالعملهای صنعتی، تعهد نسبت به مسئولیتهای شرکتی به دست میآید. رعایت هیچیک از این موارد به تنهایی کافی نبوده و نمیتواند ما را به نتیجه دلخواه برساند، اما اگر به اجرای این موارد در کنار یکدیگر نگاه کرد، هریک میتواند دیگری را تقویت کرده که درنهایت به نتیجه کلی بهتری منجر خواهد شد.
جلب اعتماد عمومی چگونه ممکن خواهد بود؟
صنعت معدن باید نگرانیهای عمومی مانند مشکلات زیستمحیطی را در تمامی مراحل از جمله برنامهریزیها در نظر بگیرد تا عملکرد سیستم به شیوهای شفاف تأیید شود. تنها در این صورت است که صنعت معدن خواهد توانست با پاسخگویی به نگرانیهای عمومی و نشان دادن تعهد به رعایت بالای استانداردها، رضایت آنها را جلب کند.
کلید اداره مؤفق یک سیستم مؤثر، رهبری صنعت در ایجاد دستورالعملهای جامع مدیریتی است. با گرد هم آوردن بهترین شیوهها در سراسر جهان، میتوان چارچوبی را برای ایجاد استانداردهای بالاتر در نظر گرفته و با رعایت آنها شرایط مناسبتری را فراهم آورد. در یک سیستم این چنینی همه شرکتهای بزرگ و کوچک از تجربیات جمعی بهرهمند خواهند شد و سازمانهای مسئول هم برای نظارت و قضاوت در مورد عملکرد این شرکتها اسناد معتبری خواهند داشت.
به طور مثال انجمن معادن کانادا با انتشار کتاب راهنمای مدیریت تأسیسات، شروع خوبی در این زمینه داشته است. این راهنما با همکاری چند شرکت عضو تهیه شده و میتواند به همه شرکتها در مدیریت مسئولانه تأسیسات باطلهشان کمک کند. این کتابچه راهنما تمامی مراحل مدیریت باطله از طراحی تا ساخت و بهرهبرداری را پوشش میدهد. امکان سازگاری موارد ذکر شده در این راهنما با شرایط محیطی نیز وجود دارد.
کدام استانداردها میتواند در مدیریت پسماند معادن به کار گرفته شوند؟
با این حال، تدوین و وجود استانداردهای بالا کافی نیست. حتی تعهد و قصد صادقانه شرکتها برای اجرای این استانداردها هم نمیتواند تضمینکننده نتایج موفقیتآمیز باشد. شرکتها باید سیستمهای جامع مدیریتی را پیادهسازی کنند تا اطمینان حاصل شود که الزامات یک کار به خوبی تعیین، انجام، مستندسازی و اجرا میشود. هر زمان که سیستمهای مدیریتی از نظر کیفیت کلی مطابق با استانداردهای بینالمللی ISO 9000 و ISO 14000 باشند، میتوان امیدوار بود که بهترین عملکرد را داشته باشند.
البته گواهینامه استاندارد ISO پیش شرط مدیریت مؤثر باطلههای معدنی نبوده اما میتواند یک چارچوب عالی و معتبر باشد. در این زمینه سیستمهای مدیریت محیط زیست ISO 14001 به طور خاص چارچوب لازم را برای تعیین اهداف، مسئولیتها، برنامهها و سایر فعالیتها برای همه مراحل مدیریت باطله از طراحی تا بهرهبرداری را ارائه میدهد.
سیستمهای مدیریت چه زمانی مؤفق هستند؟
الزامات کلیدی یک سیستم مدیریت مؤثر شامل مواردی است که طی آن اهداف محیطی تعریف و سپس برنامههای دقیق بر این مبنا تهیه شده و در نهایت مطابقت با برنامهها تأیید شوند. در همین راستا برای طراحی برنامههای مدیریت باطلههای معادن باید اهداف زیستمحیطی با توجه به مدیریت مصرف آب، جلوگیری از زهکشی سنگهای اسیدی، یکپارچگی ساختاری، حفاظت از آبهای زیرزمینی، کنترل نشت سدهای باطله، کنترل نشت خطوط لوله، رعایت استانداردهای پساب و کنترل حیات وحش و گرد و غبار تعیین شوند.
در مرحله بهرهبرداری هم باید به ترکیب مواد باطله استخراجی و مدیریت آب و برنامهریزیهای اضطراری دقت شود. اهداف این مرحله باید در یک چشمانداز عملیاتی تعریف و برنامههای عملیاتی هم به طور دقیق تدوین و مستند شده باشند. برنامهها باید شامل رویههای عملیاتی، برنامههای نظارت و بازرسی، الزامات گزارشی، مسئولیتهای فردی و نیازهای آموزشی باشند.
همچنین باید مسئولیتهای کارکنان مختلف از افراد مربوط به بخشهای عملیاتی گرفته تا کارکنان بخش نگهداری و محیط زیست در نظر گرفته شود. به همین دلیل یک برنامه مدیریت باطله پیشنیاز برای تعیین شرح وظایف هر فرد و راهنمای آموزشی او نیاز است. همچنین تضمین میکند که برنامههای بازرسی و نظارت کافی بوده و یک سیستم گزارشدهی شفاف وجود دارد تا همه فعالیتها به طور روتین انجام شوند.
آنچه مشخص است صنعت معدن تنها با تعهد به دستورالعملها، و سیستمهای مدیریت جامع قادر خواهد بود تعهد خود را در خصوص حل نگرانیهای جامعه نشان داده و اعتماد عمومی را جلب کند. چنین برنامههایی همچنین میتواند زمینه را برای اصلاح سیستمهای نظارتی فراهم کند. اگر صنعت معدن مسئولیتهای خود را در این زمینه بپذیرد، مقامات نظارتی خواهند توانست رویکردهای مؤثری را در جهت تأمین منافع عمومی در نظر بگیرند.