در بین تمام بخشهای اصلی صنعت، حوزه معدن بیشترین آشنایی را با مفهوم ریسک دارد. اگرچه مدیریت ریسکهای مرتبط با سلامت معدنکاران همچنان در صدر ضرورتهای مدیریتی است، اما ریسکهای دیگری چون مشکلات زیستمحیطی، تغییرات بازار، مدیریت شیوه انجام عملیات و دستگاهها همیشه برای شرکتهای معدنی چالشبرانگیز بودهاند.
بنابراین، تمرکز و تفکر سنتی درباره مدیریت ریسک در سایتهای معدنی متحول شده و مدیریت ریسکهای معدنی به شاخهای از معاونتهای معدن بدل شده است. بهویژه، آنچه چالشهای ESG خوانده میشود به ریسکهایی اشاره دارد که محصول فعالیتهای معدنی و تأثیرپذیری آنها از قوانین ملی و تأثیر متقابل آن بر محیطزیست و جوامع اطراف سایتهای معدنی است.
در اولین گام از ارزیابی ریسک، باید انواع و منابع آن تعریف و تشخیص داده شوند. پس از یافتن کانونهای تولید ریسک در معدن، باید به دنبال اتخاذ روشهای مطلوب در مدیریت وقوع و نتایج حاصل از آنها باشیم. بنابراین، در این مقاله به تفسیر جامع انواع ریسک در سایتهای معدنی میپردازیم تا در ادامه فضا برای توضیح روشهای مدیریت آنها ایجاد شود.
انواع مختلف ریسک در سایتهای معدن
مدیریت ریسک در هسته تمام سیستمهای مدیریتی شرکتهای بزرگ دنیا قرار دارد. از عامل انسانی و کاوش وضعیت انفرادی آنها تا انفجارهای بزرگ در سایتهای معدنی، اجرای عملیات معدنی بدون بررسی ریسک هر فعالیت، آگاهیرسانی و برنامهریزی در چگونگی مواجه با آن، برنامهریزی برای کمک به یک حادثه و شاید حتی یک فاجعه وسیع خواهد بود.
اما در اولین گام از مدیریت ریسک فعالیتهای معدنی، باید انواع آن شناخته شوند تا با بررسی جزئیات و دلایل بروز ریسکها، بهترین روشها در ارزیابی و کنترل آنها اتخاذ گردند. ۸ نوع زیر، مهمترین و جامعترین خانواده از ریسکهای مرتبط با صنایع معدنی هستند.
۱- ایمنی و بهداشت محیط کار
این ریسک را میتوان به دو زیر بخش “ایمنی” و “بهداشت” تقسیمبندی کرد:
- ریسکهای ایمنی به پیامدهای حاد اشاره دارند؛ از یک آسیب جزئی با درمان سرپائی تا آسیبهای جدی با دورههای درمان بلندمدت و حتی مرگ، این نوع ریسک از بزرگترین چالشها برای شرکتهای معدنی است که بازخوردهای شدیدی از طرف جامعه و دولتها را نتیجه میدهد.
- ریسکهای بهداشتی یا سلامت درنتیجه قرار گرفتن کارکنان در معرض شرایطی چون محیط مملو از گردوغبار معدنی ایجاد میشوند و ممکن است به بیماری یا ناتوانی حاد یا مزمن بیانجامد. بخصوص، اغلب این مشکلات در بازههای زمانی بلندمدت رخ میدهند؛ به همین دلیل، ممکن است از دید مدیران و برنامههای واکنش سریع پنهان بمانند.
۲- ریسکهای زیستمحیطی
فعالیتهای استخراج معدن قابلیت تولید ریسکهای زیستمحیطی شدیدی را دارند. این ریسکها ممکن است مستقیم و نتیجه فعالیتهایی چون ایجاد معادن روباز یا زیرزمینی، دفن زبالههای معدنی و توسعه زیرساختهای معدن باشند.
انواع غیرمستقیم شامل استفاده گسترده از منابع معدنی، بهرهبرداری از آبهای سطحی و زیرزمینی، توسعه و بهرهبرداری از بندرها، تولید حجمهای نجومی از زباله و انتشار گازهای گلخانهای هستند. در سالهای اخیر، شرکتهای بزرگ معدنی از متخصصان محیطزیست برای افزایش آگاهی زیرمجموعههای خود و کاهش تأثیرات زیستمحیطی بهره گرفتهاند.
۳- ریسکهای محیطزیست طبیعی
محیطزیست طبیعی از طرق مختلفی با فعالیتهای استخراج و فرآوری مواد معدنی در تعامل است، هرچند این تعامل غالباً به نفع محیطزیست نیست. اولاً، ریسک زیستمحیطی را میتوان برحسب تأثیر فعالیتهای اکتشاف، استخراج یا فرآوری مواد معدنی بر محیطزیست تعریف کرد که بیشتر ارزیابیها نیز بر این بخش تمرکز دارند.
در مقابل، حوادث طبیعی مانند سیل و ورود آن به سایتهای معدنی، یا زلزله و تخریب زیرساختها، میتوانند عواملی در ایجاد آسیبهای جدی بر فعالیت معدن باشند. علاوهبراین، خشکسالیهای طولانی در مناطق معدنی تأثیرات بدی بر صنعت وابسته به آب معدن میگذراند و در برخی موارد فعالیتها را برای همیشه متوقف میسازند.
درنهایت، فعالیتهای معدنی میتوانند بر گیاهان، جانوران و بهطورکلی اکوسیستم منطقه تأثیر بگذارند. این تأثیرات باعث ایجاد خشم عمومی و صدمه جدی بر اعتبار معدن میشوند. همچنین، هرچقدر معدن بر اکوسیستم تأثیر بیشتری بگذارد، هزینه مراحل تعطیل کردن سایت و احیاء آن بالاتر خواهد بود.
۴- ریسکهای اجتماعی
منظور از ریسکهای اجتماعی تأثیر عملیات معدنی بر جوامع محلی و پتانسیل فعالیتها در ایجاد صدمات بر ایمنی و بهداشت منطقه است. بهطور مستقیم، معدن میتواند باعث ایجاد چالشهایی از قبیل موارد زیر در این طبقهبندی شود:
- کاهش دسترسی مردم منطقه به منابع آب و برق
- مهاجرت مردم، بخصوص جوامع روستایی و نیاز به اسکان مجدد آنها
- از دست رفتن کسبوکارها و بر هم خوردن چرخه اقتصادی منطقه پس از پایان فعالیتهای معدن
علاوهبراین، آلودگی هوای منطقه، از بین رفتن زمینهای کشاورزی، آسیبهای فرهنگی حاصل از برخورد اجتماعها با صنعت گسترده معدن و مهاجرت ازجمله ریسکهای اجتماعی هستند که باید مدیران معدنی مدنظر قرار دهند و برای کاهش تأثیرات آنها برنامهریزی کنند.
۵- ریسک نظارتی
ریسک نظارتی به ریسک متناظر با مجموعه قواعد، مجوزها و نظارتهایی اشاره دارد که توسط دولتها و برای ارزیابی و پاسخگو کردن معادن به کار گرفته میشوند. ۴ ریسک قبلی بهویژه، با این ابزارهای نظارتی رصد میشوند و در صورت عدم موفقیت معدن در کنترل آنها، شرکتهای معدنی با چالشهایی چون طولانی شدن زمان اخذ مجوزها، پیگردهای قانونی، تعطیلیهای اجباری و لکهدار شدن اعتبار آنها همراه باشد.
هدف فرایندهای نظارتی ایجاد اطمینان از حفاظت سیستم مدیریتی معدن از کارکنان، جوامع و محیطزیست مرتبط با فعالیتهای استخراج و فرآوری مواد معدنی است. در سالهای قبل، نظارت بیشتر حول فعالیتهای عملیاتی (میزان برداشت و نحوه برداشت از منابع) و ارائه مجوزها بوده است.
بااینحال، در سالهای اخیر ریسک نظارتی فراتر از دریافت مجوز شروع عملیات، به مجوز برای بازاریابی و فروش آن در سطح ملی و بینالمللی متحول شده است. بخصوص، در سالهای پیش رو و باسیاستهای متأثر از تغییرات اقلیمی، بیشتر کشورها تنها به شرکتهایی اجازه فروش محصولات میدهند که گزارش کاملی از مدیریت ریسکهای ESG داشته باشند و الزامات موردنظر آنها را فراهم کنند.
۶- ریسک تولید
منظور از ریسک تولید، تمام چالشهایی است که بر حجم و کیفیت محصول نهایی معدن تأثیر میگذارند. هدف از ارزیابی این ریسکها ایجاد یک روند پایدار در زنجیره تولید معدن و انطباق توان عملیاتی آن با میزان تقاضای ورودی است.
این ریسکها غالباً اقتصادی هستند، اما به انواع غیراقتصادی چون ریسکهای حاصل از شکایات اجتماعی و زیستمحیطی مرتبطاند. برای مثال، اگر طوفانهای فصلی از مسیر عملیات معدنی بگذرند و باعث ورود گردوغبار معدنی به مناطق مسکونی شوند، احتمال دارد برای روزها و یا هفتهها عملیات استخراج را متوقف کنند و امکان تولید به صفر برسد.
۷- ریسک اعتباری
ریسک اعتباری کموبیش نتیجه عملکرد شرکتهای معدنی متناظر با ریسکهای دیگری چون ESG هستند. مطمئناً مدیریت درست ریسک وزنهای سنگین برای جلب اعتبار است و فرصتهای رشد و مسیری سادهتر در کسب مجوزهای اجتماعی و دولتی را به ارمغان میآورد.
در مقابل، مدیریت ضعیف ریسک، عدمتشخیص بخشی یا تمام ریسکها، و برنامهریزی غلط برای مواجه با آسیبهای محتمل، چیزی جز کاهش اعتبار معدن را به همراه ندارد. از بین رفتن اعتبار اصلیترین صدمه را به برند و شبکهسازی شرکت معدنی وارد میکند و از جامعه اطراف سایتها گرفته تا شرکتهای بزرگ خریداران محصولات آن را دلسرد میکند.
۸- ریسکهای متناظر با فاز تعطیلی و احیاء معدن
تعطیل و احیاء کردن معدن یکی از مهمترین مراحل در برنامهریزی بهرهبرداری از معدن است. میتوان ادعا کرد که بیشتر از ۳۰ درصد اعتبار معدن به درست انجام دادن این مرحله بستگی دارد. ردی که معدن از خود بهجای میگذارد، از جانب جامعه و نهادهای نظارتی رصد میشود و مطلوبیت آن اعتبار و سهولت برای عملیات بعدی را نتیجه میدهد.
علاوه بر سیاستهایی که بر فیزیک منطقه و احیاء آن تمرکز دارند، بخشی از استراتژیهای مرحله تعطیلی معدن باید به بررسی تأثیرات اقتصادی و کسبوکاری عملیات بپردازند. به عبارتی، وقتی معدن بسته میشود باید روندی اتخاذ شود که جامعهای که به عملیات وابسته شدهاند، کمترین میزان صدمه را از نبود آن ببینند.
ریسک تجمعی و اهمیت آن در مدیریت ریسک معدن
در صنایع معدنی، مدیریت ریسک معمولاً بر ریسکهایی تمرکز دارد که مختص یک سایت خاص هستند. اگر چنین سایتی در منطقهای دور از فعالیتهای دیگر و ایزوله باشد، چنین رویکردی منطقی است. اما وقتی استخراج و فرآوری معدن بهصورت خوشهای و در یک رشته از سایتها اتفاق میافتد، عملیات با صنایع و فعالیتهای صنعتی دیگر در ارتباطاند یا اینکه جوامع حساسی را تحت تأثیر قرار میدهند، باید تأثیرات تجمعی از تمام بخشها موردبررسی قرار گیرند.
ریسک تجمعی از دو کانون زیر نشئت میگیرد:
- فعالیت شرکت معدنی در چندین عملیات معدنی مستقر در یک منطقه خاص
- ترکیبی از تأثیرات مختلف حاصل از عملیات یک سایت (تأثیراتی چون آلودگی صوتی، هوا، آب و …)
برای جوامعی که در نزدیکی سایتهای معدنی زندگی میکنند، رصد فعالیتهای معدنی با لنزی تجمعی است. یعنی آنها تمام مشکلات و ریسکها را در یک پکیج و متناظر با کلیت معدن میبینند. بنابراین، معدن نیز باید در سیاستهای مدیریت ریسک خود کلینگر باشد و به مجموع عوامل بپردازد.
روند زمانی در مدیریت ریسک
ریسک پروژههای معدنی باید در بازههای زمانی بلند رصد و مدیریت شوند. همچنین، باید تعامل این ریسکها با یکدیگر و در شرایط تشدید یا تضعیف یکی توسط مابقی بررسی گردد. برای نمونه، امور مرتبط با تعطیلی و احیاء سایت معدنی باید از روزهای اول و همزمان با امکانسنجی و طراحی سایت برنامهریزی شود.
کنترل ریسک یک فرایند پیشگویانه است و نیاز به جمعآوری اطلاعات از جوامع اطراف، سازمانهای دولتی و سرمایهگذاران دارد. بنابراین، باید برای جمعآوری اطلاعات لازم و نحوه دسترسی به آنها زمان اختصاص یابد. بخصوص، ارتباط با بخشهای دولتی همیشه زمانبر است و معادن باید این شناوری زمانی و برنامهریزی برای کاهش عواقب آن را در نظر داشته باشند.
تجزیهوتحلیل، کنترل و مدیریت ریسک
در طول سالها مطالعه علمی، بهکارگیری فناوری و افزایش حرکتهای زیستمحیطی، اهمیت تشخیص، تجزیهوتحلیل و مدیریت ریسک در صنایع معدنی جلوه کرده و متناظر با تحول در رویکردهای مدیریتی، روشهای مدیریت ریسک نیز افزایش و توسعهیافتهاند.
شرکتهای معدنی باید ترکیبی از گزینههای ارزیابی و مدیریت ریسک را باهدف افزایش کارایی، بهینگی زمانی و کاهش هزینهها استفاده کنند. بخصوص، ریسکهایی که ازنظر اهمیت و تأثیر در ردههای بالاتر قرار میگیرند، باید منابع و تمرکز بیشتری به آنها اختصاص یابد.
فرایندهای معمول در مدیریت ریسک
بیشتر اعضای هیئتمدیره و بخصوص مدیران اجرایی و فنی فعال در بخش معدن باید با فرایندهای معمول در مدیریت ریسک آشنایی داشته باشند. بهویژه، در اصول و دستورالعملهای مدیریت ریسک ISO 31000:2009 بر ایجاد یک شبکه پویا برای مدیریت ریسک و ارتباط اجزاء معدن با یکدیگر تأکید شده است.
بهویژه، مدیران معدنی باید از ارتباط بین مدیریت مؤثر ریسک، شبکه رصد ریسک و فرایندهای ارزیابی ریسک آگاهی داشته باشند. اصلیترین مؤلفههای ISO 31000 در مدیریت ریسک عبارتاند از:
- ایجاد شبکههای ارتباطی و دریافت مشاوره
- فراهم کردن مستندات برای اجرای فرایندهای مدیریت ریسک
- تشخیص منشأ تهدیدها
- تشخیص ریسکها
- تجزیهوتحلیل ریسکها
- ارزیابی ریسکها
- پرداختن به ریسکها (مرحله کنترل)
- رصد و بازنگری فرایندهای کنترل ریسک
در ادامه، هرکدام از مبانی بالا را مختصراً توضیح میدهیم.
ایجاد شبکههای ارتباطی و دریافت مشاوره
یکی از حیاتیترین فرایندها در مدیریت ریسک معادن، ایجاد یک شبکه دانش با حضور اعضا داخلی شرکت، نمایندگان دولتی و جوامع اطراف به همراه سهامداران است. باید اذعان کرد که اصلیترین منبع تغذیه هر فرایند کنترلی، دادههای باارزش و گسترده آن است. در حضور یک شبکه پویا از ذینفعان، دادهها از تمام کانالهای رصد به سیستم مدیریت وارد میشوند تا ریسکها از منظرهای مختلف بررسی گردند.
فراهم کردن مستندات برای اجرای فرایندهای مدیریت ریسک
ایجاد انسجام در مدیریت عملیاتی، ESG و ارتباطات خارجی معدن خود یک چالش بزرگ در مدیریت ریسک است. شرکتهای معدنی باید قبل از شروع هر نوع ارزیابی، مستندات لازم برای انجام پروژههای مدیریت ریسک، بایدها و نبایدها، و ابزارهای لازم را مشخص کنند.
در این فرایند، اولین گام درک فعالیتهای در دست بررسی و اهمیت آنها برای کسبوکار معدن است. بهویژه، موارد زیر فعالیتهای اولیهای هستند که تیمهای ارزیابی ریسک به آنها میپردازند:
- پروژههای عملیاتی در دست اقدام شرکت
- ریسکهایی که محیطهای گستردهای را تحت تأثیر قرار خواهند داد
- تقریب هزینههای حاصل از وقوع یک ریسک بالقوه
- ریسک سلامت عمومی
- ریسک امنیت نیروی انسانی
- انتخاب گزینههای کمخطر برای انواع مختلف فعالیتها
- تعیین تسهیلات موردنیاز (مانند اوراق قرضه یا وامهای بانکی)
- بررسی امکان انتقال ریسک از طریق واگذاری یا تملک داراییها
تشخیص منشأ تهدیدها
پس از اثبات مفهوم و مستندسازی در مرحله قبل، تمایل زیادی به تشخیص ریسک به وجود میآید. اما مدیران معدنی باید تشخیص و نشانه گرفتن ریسکها را به تعویق بیندازند تا کانونهای مستعد خطر و با تاریخچهای تهدید آفرین را شناسایی کنند.
یک تمرین خوب در این فرایند، تمرکز بر روی منابع انرژی و پتانسیلهای موجود در خطرآفرینی آنهاست. برای اینکه انرژی عامل یک اتفاق باشد، باید ابتدا از منبع خود نشت کند یا از کنترل خارج شود. بنابراین، بهتر است از شناسایی دقیق منابع انرژی و وضعیت آنها اطمینان حاصل کرد.
تشخیص ریسکها
وقتی تهدیدها کاملاً درک شدند، باید تشخیص داد که کجا، کی، چرا و چگونه میتوانند باعث ایجاد تأخیر، توقف و یا تغییر در مسیر رسیدن به اهداف شوند. هدف اصلی در فرایند تشخیص ریسک شامل موارد زیر است:
- درک تمام رویدادهای کلیدی و ریسکی مرتبط با فعالیتهای معدن
- تعریف روابط علت و معلول مرتبط با آنها
- شناسایی ماهیت و وسعت تمام پیامدهای بالقوه (مالی، زیستمحیطی، ایمنی، اقتصادی و …)
تمام اطلاعاتی که از فرایند تشخیص ریسکها جمعآوری میشوند، در مراحل ارزیابی و کنترل ریسک به کار گرفته خواهند شد.
تجزیهوتحلیل ریسک
در تجزیهوتحلیل ریسک، هدف تولید خروجیهایی (تفسیرها) است که برای ارزیابی ماهیت ریسک و نحوه توزیع آن به کار میروند و طراحی استراتژیهای متناظر با آنها را ممکن میسازند.
در روشهای کیفی از اصطلاحات توصیفی برای شناسایی، ثبت پیامدها، احتمالات متناظر با رویدادها و ریسک ناشی از آنها استفاده میکنند. روشهای کمی از فراوانی و روشهای توصیفی برای بررسی وضعیت هر ریسک و احتمال وقوع آن بهره میگیرند.
نکته مهم در تجزیهوتحلیل ریسک این است که تمام روشها و نتایج بر پایه حدس و فرضیات اولیه استوارند. به عبارتی، فرض میشود که تحت شرایط خاصی، یک رویداد در زمان و مکان خاصی اتفاق میافتد (یا نمیافتد) و ما باید متناظر با چنین فرضی بهاحتمال درستی و عواقب آن بپردازیم.
با این توضیحات، روشهای تجزیهوتحلیل ریسک به سه دسته کلی زیر تقسیم میشوند:
- روشهای کیفی
- روشهای شبه کیفی
- روشهای کمی
با حرکت از روش ۱ به سمت ۳، ابزارها از حالت تفسیری و دانش شخصی به اعداد خام و فرمولهای ریاضی تغییر میکنند. هرکدام از این روشها مزیتها و معایب خود را دارند، اما هدف در همه آنها، برآورد آینده متناظر با وضعیت کنونی و با توجه به دادههای تاریخی است.
ارزیابی ریسک
ارزیابی ریسک یک بخش نسبتاً پیچیده از مدیریت ریسک است که در آن، سطح ریسک موجود با معیارهای از پیش تعیینشده مقایسه میشود تا تصمیمگیری درباره نحوه پرداختن به ریسک و کنترل آن در حالتی بهینه انجام گیرد.
در حوزه معدن، وضعیت حتی پیچیدهتر نیز میشود، زیرا فرایندهای استخراج و فرآوری مواد معدنی بهسرعت در حال تغییرند و ماهیت و حجم تولید بهصورت مستمر تغییر میکند. بنابراین، تحلیلگر نمیتواند از معیاری ثابت برای مقایسه استفاده کند و استدلال شخصی و تجربه او باید با بررسیهای دقیق و علمی ادغام شوند.
پرداختن به ریسکها
منظور از پرداختن به ریسک، تصمیمگیری درباره نحوه انسجام بخشیدن به استراتژیها باهدف تضعیف یا حذف اثرات ریسک هدف است. بهطور دقیقتر، پرداختن به ریسک شامل توسعه و اجرای استراتژیها و برنامههای عملیاتی است که در کنار مدیریت ریسک، هزینههای اجرایی متناظر با آن را نیز کاهش میدهند.
در بررسی و کنترل ریسک، سلسلهمراتب کنترلی زیر باید رعایت شوند (ترتیب و زمانبندی متناظر مهم است):
- از بین بردن خطر یا تهدید مدنظر
- کاهش یا جایگزینی خطر یا تهدید
- کنترل ریسک با استفاده از ابزارهای مهندسی که نیازی به مداخله مستقیم انسان ندارند
- کنترل ریسک در حضور مستقیم عامل انسانی
- کنترل ریسک با استفاده از رویکردها
- کنترل ریسک با استفاده از تجهیزات محافظت شخصی
- کنترل ریسک با استفاده از ابزارهای مدیریتی (مانند کاهش میزان در معرض قرار گرفتن معدنکاران با زمانبندی چرخشی در عملیات)
- کنترل ریسک با اعلان خطر و ارتقاء سطح آگاهی کارکنان
رصد و بازنگری فرایندهای کنترل ریسک
ایجاد اطمینان از کارایی روشهای کنترل ریسک یک مؤلفه اساسی برای هر سیستم مدیریت ریسک در معدن است. مدیران ذیربط باید بررسی سیستماتیک و عینی شواهد را بهمنظور ارزیابی مستقل از کارایی فرایندهای کنترلی مدیریت ریسک بهصورت مستمر انجام دهند.
ریسکها باید رصد شوند تا از کارایی معماری مدیریت ریسک، بخشهای مرتبط با پیادهسازی استراتژیهای و عملکرد انفرادی کارکنان اطمینان حاصل شود. بهویژه، رصد و ارزیابی نهایی باید همراه با مستندسازی و ایجاد پروفایلهای مرتبط با شکست یا موفقیت در مدیریت ریسک انجام گیرد تا در آینده مدیریت معدن و کنترل ریسکهای آتی به کار گرفته شوند.
جمعبندی:
عملیات معدنکاری و فرآوری مواد معدنی با انواع مختلفی از ریسک دستوپنجه نرم میکنند. ریسکهای مرتبط با سلامت کارکنان، امنیت عملیات، مشکلات زیستمحیطی، امنیت و سلامت عمومی، قواعد ملی در استخراج از منابع کشور، اعتبار شرکتهای معدنی و درگیری بین شرکتهای معدنی و مالکان زمینهای حاوی کانیهای باارزش، بیشتر از هر زمان نیازمند مدیریت هدفمند هستند.
معادن باید امکان وقوع هر ریسک، تأثیر هرکدام بر اجزای عملیات، زنجیره ارزش و مؤثر بودن شیوههای کنترلی را ارزیابی کنند. بخصوص، ریسکهایی که ممکن است در طول زمان به یک واقعیت همراه شرکتهای معدنی تبدیل شوند باید با وسواس بیشتری بررسی شوند.
ذینفعان عملیات معدنی تأثیرات مختلفی از ریسکهای گوناگون مرتبط با معدن میگیرند. بنابراین، مدیران معدنی باید با حفظ ارتباط قدرتمند با ذینفعان، شیوههای متفاوت اما باهدف مدیریت ریسک را در اطلاعرسانی و احیاناً دریافت کمک از ذینفعان اتخاذ کنند.
هر برنامه در مدیریت ریسک باید از نقطه آغاز اکتشافات شروع و تا لحظه تعطیلی و احیاء معدن ادامه داشته باشد. درنهایت، یکپارچهسازی فعالیتهای مدیریت ریسک، بهویژه باهدف دریافت استانداردهای مدیریت کیفیت و همکاری با نهادهای مرتبط با محیطزیست، ضرورتی همیشگی در مدیریت معدن است.
کلمات کلیدی:
مدیریت ریسک – سایتهای معدنی – ارزیابی ریسک – استخراج و فرآوری معدنی – شرکتها و عملیات معدنی