بنا بر گزارش بانک جهانی، تا سال ۲۰۵۰ استخراج معدن در دنیا ۵۰۰ درصد رشد خواهد داشت. دلیل اصلی این امر، رشد روزافزون تکنولوژی و توسعه شهری است که بیشتر از هر زمانی، برای ارائه انواع محصولات، نیاز به مواد معدنی را افزایش دادهاند. نکته جالب اینکه، در میان تمام صنایع و نیازها، استراتژی جهانی برای حرکت به سمت استفاده همهجانبه از انرژیهای پاک، بیشترین تقاضا را برای مواد معدنی ایجاد کرده است. از طرفی، این رشد عملیاتی، مالی و تقاضا، چالشی بزرگتر را در صنعت معدن تعریف میکند و آن پایان ذخایر مواد معدنی است.
همزمان با افزایش تقاضا، معدنهای بیشتری تأسیس شده و فرایندهای استخراج و فرآوری مواد معدنی چالشبرانگیزتر میشوند. شرکتهای معدنی در حال تغییر رویه عملکردی برای تأمین تقاضا و حل چالشهای پیش رو هستند. آنچه یک دهه پیش یک استراتژی کارا خوانده میشد، دیگر بهینه نیست. تنها شرکتهایی به بقای خود ادامه داده و روندی سودمند را پی میگیرند که اهرم دانش و تکنولوژی روز را به کار ببرند و استراتژیهای خود را متناظر با آنها متحول کنند.
در ادامه، مهمترین چالشهای آینده معدنکاوی را مطرح و ۱۰ تکنولوژی و استراتژی جدیدی که به کمک معادن میآیند را توضیح میدهیم.
چالشهای اصلی صنعت معدن
از کاهش ذخایر طبیعی گرفته تا عدم قطعیت موجود در قیمتهای بازار عرضه کالاهای معدنی، معادن همیشه انتظار چالشی جدید و در لحظه را میکشند. علیرغم اینکه در چند دهه گذشته معدنکاوی با رونق قابلتوجهی همراه بوده، اما رویدادهایی چون همهگیری کرونا و موضعگیریهای سازمانهای حافظ محیطزیست، چالشهایی را برای صنعت معدن ایجاد کردهاند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
تغییرات اقلیمی
در سالهای اخیر، تغییرات آب و هوایی بیشتر از هرزمانی بر زندگی روزمره مردم تأثیر گذاشتهاند. همین امر باعث شده که سازمانهای فعال در حفاظت از محیطزیست، مجالس بینالمللی و تجمعات مردمی، فشار زیادی را بر صنایعی چون معدنکاری اعمال کنند تا تجدیدنظرهای کلیای در میزان و استراتژی فعالیتهای خود داشته باشند.
بنا بر گزارش سازمان امنیت محیطزیست آمریکا، زهکشی معادن اسیدی و فلزات سنگین بیش از ۴۰ درصد از آبراهههای حوزه آبخیز غربی این کشور را آلوده کرده است. وضعیت مشابهی در بیشتر نواحیای که فعالیتهای معدنی در آنها جاری است، رخ داده است.
موضوع دیگر، تولید دیاکسید کربن و تأثیرات منفی آن بر جوامع مستقر در حاشیه معادن و ایجاد اختلال در تنوع زیستیِ محیط است. بر اساس گزارش کنگره بینالمللی صنایع فلزی و معدنی، بخش بزرگی از معادن جهان متعهد شدهاند که تا سال ۲۰۵۰ میزان دیاکسید کربن تولیدی خود را به صفر برسانند. بنابراین، معادن و کشورهایی که نتوانند به این اهداف برسند و چالشهای اینچنینی را پاسخگو باشند، در معرض فشارها و تحریمهای جهانی قرار خواهند گرفت.
عدم قطعیت در تقاضا
دنیا در حال حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است و این به معنی افزایش تقاضا برای فلزات و مواد معدنی موردنیاز در سیستمهای تولید و ذخیرهسازی متناظر با این انرژیها خواهد بود. معادن باید بودجهها و مجوزهای فعالیت متناظر با این نیازها را تضمین کنند و استراتژیهایی پیش بگیرند که چالشهای آتی زنجیره تأمین، بر عملکرد آنها تأثیر بنیادی نگذارند.
باوجوداینکه این انتقال جهانی در نحوه و نوع مصرف انرژی، فرصتهایی را برای معادن ایجاد میکنند، پیشرفت در فناوری خطر جایگزینی محصولات معدنی را نیز به همراه دارد. از طرفی، صنعت معدن با پروژههایی سروکار دارد که سررسید آنها یک بازه زمانی طولانی است. بااینحال، فناوری و انرژیهای کاربردی سریعتر تغییر میکنند و نیازها نیز در تناظر با آنها متحول میشوند.
بهعنوان مثال، باطریهای NMC 622 و NCA باطریهای غالب امروزی هستند، اما پیشبینیها نشان از جایگزینی صددرصدی آنها تا سال ۲۰۲۵ دارند. بنابراین، استراتژی معادن برای ۲۰ سال بعد، فرضاً، ممکن است درصد بسیار کمی از نیازهای آتی را پاسخگو باشد و نیاز به تغییر اساسی در آن اجتنابناپذیر است.
تکنولوژی و نوآوری
هوش مصنوعی، علم داده و تکنولوژیهای خودکارسازی در صنعت معدن، با سرعت زیادی در حال تحول هستند. تکنولوژی بلاکچین نیز وارد این صنعت شده و همراه سایر فناوریهای، رویکردهای نوآورانه و دانشمحور را تعریف میکنند. هر معدنی، در هرکجای دنیا، باید دیر یا زود با این تکنولوژیهای جدید ارتباط برقرار کند و سیستمهای قدیمی خود را با آنها تغییر دهد. استخدام نیروهای متخصص در حوزه تکنولوژی، تعریف تکنولوژی و فناوری در سیستمهای استخراج و فرآوری موجود و بهروزرسانیها، اصلیترین چالشهای متناظر با رشد تکنولوژی جهانی هستند.
گپهای مهارتی
یکی از اصلیترین چالشهای موجود در دنیای دیجیتالی شده امروزی، گپ مهارتیِ بین کارکنان است که بهواسطه پیشرفتهای تکنولوژی ایجاد شده است. بر اساس تحقیق بنیاد Hogan Lovells، ۶۹ درصد شرکتکنندگان (کارمندان و کارشناسان حوزه معدن) بر این باور بودند که گپ مهارتی اصلیترین مانع در استفاده از تکنولوژی روز در معادن است. معادن باید راهکاری ادامهدار در آموزش کارکنان، برای ورود نوآوری به سیستم و استفاده از تکنولوژی روز، پیدا کنند.
هزینههای عملیاتی و چالشهای بهرهوری
دلایلی چون افزایش هزینههای حملونقل، برنامههای کربنزدایی و هزینههای عملیاتی باعث شدهاند حاشیه سود معادن جوابگوی میزان سرمایهگذاری و حجم عملیاتی آن نباشند. نیاز به ارتقاء کارایی و کاهش هزینههای استخراج، اصلیترین بایستهای معادن برای افزایش بهرهوری مالی هستند.
باوجود استفاده گسترده شرکتهای معدنی از نوآوریهای دیجیتالی، در بیشتر معادن، جبهههای مقدم عملیاتی، که شامل اصلیترین و پرریسکترین فعالیتها هستند، توسط نیروی انسانی اداره میشوند. استفاده از سیستم بروکراسی کاغذی، پروتکلهای آنالوگ، تجهیزات قدیمی و دانش معدنکاوی سنتی از عوامل اصلی در افزایش هزینههای عملیاتی به شمار میروند.
دسترسی به منابع
بر اساس تحقیقی که در مجله اشپرینگر چاپشده است، تا ۵۰ سال آینده دسترسی به فلزات معدنی به اعداد نزدیک به صفر میرسد. با روند کاهشیِ شانس یافتن منابع معدنی جدید در مناطق مختلف جهان، شرکتهای معدنی یکی پس از دیگری یا تغییر رویه میدهند یا اینکه هزینههای کلانی را صرف یافتن منابع محدود و مطالعات امکانسنجی آنها میکنند.
تکنولوژیها و استراتژیها برای برخورد با چالشهای صنعت معدن
این بخش برداشتی است از سلسله تحقیقات بنیاد مکنزی، شرکت IBM و شرکت معدنی BHP، در استقرار تکنولوژیهای روز و استراتژیهای پویایی که میتوانند افزایش توان عملیاتی، افزایش ایمنی و کاهش هزینهها را برای صنایع معدنی به ارمغان آورند. بر اساس نتایج این تحقیقات، اگر معادن این ۱۰ تکنولوژی و استراتژی را در فرایندهای عملیاتی خود بهکارگیرند، ۵ تا ۱۵ درصد به کارایی عملیاتی و درآمدی آنها افزوده میشود.
۱- رویکردی جامع به تکنولوژی
زمان آن رسیده که معادن ذهنیت تکهای و جزئینگر را کنار بگذارند و به استراتژیهای خود کلیت ببخشند. در حال حاضر شرکتهای معدنی در پایینترین رتبهها در میان صنایع سازگارشده با تکنولوژیهای روز قرار دارند. بهطور ویژه، تکنولوژی در بخشهای محدود و مختلف شرکتها مستقر شده است، بدون اینکه ارتباط همهجانبهای بین این عناصر تکنولوژی ایجاد گردد.
استفاده از فناوریهایی مانند اینترنت اشیاء صنعتی، کلاندادهها، همزادهای دیجیتال و …، میتواند فرایندهای عملیاتی معادن را بهینهتر، امنتر و چابکتر سازد. بهعنوانمثال، شرکت معدنی BHP، در یک دهه گذشته سرمایهگذاری وسیعی برای کاربرد اینترنت اشیاء در کنترل ماشینهای معدنکاوی و حفظ امنیت سایتهای معدنی داشته است. این تکنولوژی، بهعنوان نمونه در مسئله امنیت جانی کارکنان، بهبودی ۱۵ درصدی ایجاد کرده است.
ماشینهای خودکار فعال در معادن با تکنولوژی روز دنیا تجهیز شدهاند تا کمترین نیاز به مداخله انسان و کاهش خطرات و خطای محاسباتی و عملیاتی را فراهم آورند. شرکت Rio Tinto ازجمله غولهای معدنی است که سیاستهای کلانی در بهرهبرداری از منابع معدنی خود با استفاده از این ماشینها دارد. این شرکت در سال ۲۰۲۱ بالغبر ۵۰ دریل خودکار را در سایتهای خود مستقر کرده است که افزایش ۵۰ درصدی در دقت حفاری را حاصل کردهاند.
در مطالعه دیگری، ترکیبی از اینترنت اشیاء صنعتی، سرورهای جمعآوری داده و دانش روز یادگیری ماشین، افزایشی ۱۰ تا ۱۵ درصدی را در جمعآوری مواد شیمیایی معدن حاصل کرده است. علاوه بر این، با استفاده از ماشینهای خودکار، تا ۱۵ درصد در مصرف سوخت صرفهجویی میشود و متناظراً بهبودی ۱۵ درصدی در تولید دیاکسید کربن را نتیجه میدهد.
۲- همکاری با سازمانهای نوآور و با دغدغههای مشترک
شرکتهای معدنی باید از انزوا خارج شوند و همکاری بیشتری با سازمانها، بخصوص استارتآپها، و تشکلهای فناوری محور و خلاق داشته باشند. درواقع، صنایع معدنی باید پیشگام در برگزاری سمینارها، کارگاهها و فعالیتهای مشارکتی درزمینه استفاده از تکنولوژی و حرکت به سمت توسعه پایدار باشند.
شرکتهای معدنی میتوانند از تجربیات سایر صنایع برای بهبود فرایندهای داخلی و مشارکت در زمینههای متناظر با زنجیره ارزش خود بهره ببرند. سه حوزه اصلی مشارکتی عبارتاند از:
- ایجاد اطمینان و انعطافپذیری
شرکتهای معدنی باید از نیاز بازار و در دسترس بودن مواد معدنی آگاهی دقیقی داشته باشند تا در بازههای زمانی، و متناسب با کاهش یا افزایش تقاضا، عملکرد خود را با وضعیت موجود سازگار کنند. بهعنوانمثال، آگاهی از ممنوعیت صادرات یا اعمال مالیاتهای اضافی به این معنی است که معادن باید زنجیره تأمین خود را بهصورت آنی با جریان موجود تطبیق دهند، در غیر این صورت ورشکستگی آنها حتمی است.
- قابلیت ردیابی و بیطرفی نسبت به دادههای زیستمحیطی
بیشتر صنایع، تحت فشارهای دولتی و اجتماعی، رویکردی شفاف را در گزارش عملکرد زیستمحیطی خود پیشگرفتهاند. این رویکرد اطمینان و همکاری اجتماعی را به همراه دارد و شرکتهای معدنی نیز باید در پی شفافسازی زنجیره تأمین و پروتکلهای خود باشند. همکاری با سازمانهای دیگر مثل خواندن چکیدهای از سالها تلاش آنها در رسیدن به چنین رویکرد جامعه پسندی است.
- نوآوری
بازیگران، از صنایع و سازمانهای مختلف، میتوانند برای معرفی نوآوریهایی که هزینهها را در زنجیره ارزش کاهش میدهند، همکاری کنند. امروزه مدلهای کسبوکار جدیدی در حال ظهور هستند که معدنکاران میتوانند بیشترین بهره را از این مدلها و تعریفهای جدید در ارتباط با مشتری ببرند. بهعنوان نمونه، شرکت BHP همکاری گستردهای را با شرکتهای دانشبنیان و در جهت کاهش دیاکسید کربن تولیدی شرکت شروع کرده است. این تلاشها به یافتن راهحلهای جدیدی که هدف بلندمدت کاهش ۱۰۰ درصدی دیاکسید کربن را رقمزدهاند، منجر شده است. همچنین، BHP از این طریق شبکه ارتباطی خود را وسیعتر کرده و کانالهای ارتباطی برای انتقال دانش خود به شرکتهای فولادسازی و سایر صنایع ایجاد کرده است.
۳- توسعه و تربیت استعدادهای آینده
شرکتهای معدنی باید به فکر سازگاری نیروی کار خود با دو مسئله بنیادی دیجیتالیسازی و کربنزدایی باشند. استعدادهای دیجیتال (اشخاص باقابلیت ایدهپردازی در توسعه دیجیتالی فرایندها و محصولات) در همه صنایع موردتقاضا هستند. حرکت در مسیر دیجیتالیشدن سازمان، بدون در نظر گرفتن نیاز به نیروی کار متناظر با آن، به شکست منجر خواهد شد.
بهعنوان نمونه، در حال حاضر تنها ۸ تا ۱۷ درصد کارکنان معادن زن هستند. بنابراین، بخش قابلتوجهی از استعدادهای بالقوه از مسیر کشف استعداد و بهرهوری شرکتهای معدنی حذف شدهاند. آگاهی از دانش استعدادیابی، آزمونهای استعدادیابی مختص معدن و داشتن تیم استعدادیابی در شرکت ازجمله مهمترین نیازمندیهای صنعت معدن در فرایند دیجیتالیشدن هستند.
۴- استفاده از تکنولوژی بلاکچین
بسیاری از صنایع فعالیتهای گستردهای را در استفاده از تکنولوژی بلاکچین در فرایندهای خود شروع کردهاند. بلاکچین لبه پویایی بر بدنه انقلاب صنعتی ۴ است. از مهمترین کاربردهای بلاکچین در صنایع معدنی، ایجاد بستری امن برای تبادل اطلاعات است.
دادههای معدنی (دادههای عملیاتی یا مالی) از بالاترین میزان اهمیت در سیستم مدیریت معدن برخوردارند. معادن بهندرت دادههای حرفهای خود را به اشتراک میگذارند، چراکه سیاستهای توسعهای و سرمایهگذاری آنها وابستگی کاملی به دادههای معدنی دارند. انتقال این دادهها و نگهداری آنها موضوعی است که تکنولوژی بلاکچین کمک شایانی در کاهش چالشهای متناظر با آن کرده است.
برای مثال، Tracr از یک پلتفرم بلاکچین برای ردگیری الماسهای استخراجشده از معدن تا فروشگاههای مختلف، استفاده میکند. همچنین، شرکتهای IBM و MineHub، همکاری دوجانبهای در ساخت یک پلتفرم بلاکچین دارند که هدف آن کاهش هزینههای عملیاتی و انتقال امن دادههای حاصل از سنسورهای معدنی است.
۵- نگهداری اموال و تجهیزات معدن
پنج رویکرد متداول در نگهداری اموال عبارتاند از:
- واکنشی
- پیشگیرانه
- مبتنی بر شرایط
- پیشبینی
- تجویزی
در سالهای اخیر، استفاده از تکنولوژیهای جدید رویکردهای پیشبینی را در اولویت سیاستهای نگهداری قرار داده است. با استفاده از سنسورهای شبکه اینترنت اشیاء، دادهها بهصورت لحظهای برداشت میشوند و توسط برنامههای هوش مصنوعی و الگوریتمهای یادگیری ماشین تحلیل میگردند. از این طریق، شرکتهای معدنی میتوانند کاهشهای قابلتوجهی در هزینهها و زمان اجرای عملیات معدن را تجربه کنند.
بر اساس گزارش مکنزی، استفاده از یادگیری ماشین و سنسورهای استخراج دادهها از ماشینهای معدنی، باعث شده که هزینههای نگهداری و تعمیر بهشدت کاهش یابند و طول عمر این تجهیزات کلیدی تا ۵۰ درصد افزایش یابد.
۶- خودروها و دستگاههای خودکار
بنا بر تحقیق بنیاد مکنزی، استفاده از خودروها و دستگاههای خودکار در عملیات معدنی به ارتقاء بهرهوری معادن کمک شایانی کرده است. بهعنوان نمونه، شرکتهایی چون BHP و Mineral Resources، از رباتهای هوشمند برای انجام پروژههای انفجار در معدن استفاده میکنند که سطح ایمنی کارکنان را بهشدت بهبود بخشیده است.
نکته بارز دیگر، بستری است که با استفاده از این ماشینهای خودکار و کنترل از راه دور ایجاد میشود. این بستر، امکان بهروزرسانیهای آتی و اعمال فناوریهای جدید در شرکت را بسیار آسانتر خواهد کرد. همچنین، باوجود سیستمهای هوشمند، امکان تعریف همزادهای دیجیتال و اعمال فرایندهای حاصل از شبیهسازی آنها حاصل میشود.
بر اساس گزارش Global Data تا ماه می سال ۲۰۲۲، تعداد خودروهای خودکار حمل مواد در معادن جهان به بیشتر از ۱۰۰۰ کامیون رسیده است که استرالیا با ۷۰۰ خودرو در صدر جدول کشورهای استفادهکننده است.
۷- علم دادهکاوی
علم دادهکاوی به صنایع مختلف امکان تغییر رویه از حالت عمل و عکسالعمل به حالت پیشبینی، پیشگیری و تعیین استراتژیهای بلندمدت را داده است. کلاندادهها مهمترین محصول تکنولوژی هستند که دانش پردازش و بهرهبرداری از آنها میتواند در هر صنعت تغییر بنیادین ایجاد کند.
مدلسازیهای زمینشناسی، پیشبینی رخدادهای مهم مثل نیاز به تعمیر ماشینآلات معدن و تقریب نیاز بازار ازجمله مهمترین کاربردهای علم دادهکاوی در صنایع معدنی است.
۸- سنسورها و شبکه اینترنت اشیاء صنعتی
با استفاده از سنسورهای فیزیکی که در سایتهای معدن، تجهیزات عملیاتی و تجهیزات ردیابی کارکنان قرارگرفتهاند، شبکهای هوشمند و منسجم از اجزای تشکیلدهنده علمیات معدنی ایجاد میشود. این شبکه درواقع مجموعهای از شبکههای اینترنت اشیاء است که هرکدام فعالیت ویژهای را انجام میدهند و درنهایت یک هدف مشترک را تحقق میبخشند.
ازجمله مهمترین کاربردهای شبکه اینترنت اشیاء موارد زیر هستند:
- نظارت بر تهویه و سطح اکسیژن
- تجزیهوتحلیل حوادث و پیشگیری از موارد آتی
- مدیریت ناوگان و کارکنان
- نظارت بر باطلههای معدن
- مدیریت حملونقل مواد
- امنیت اموال معدن
۹- هوش مصنوعی و تجزیهوتحلیل
فعالیتهای هوشمندسازی و تحلیل سیستم باعث ارتقای سطح امنیت معدن و کاهش هزینهها شدهاند. شرکتهای معدنی بزرگ در حال همکاری با شرکتهای تکنولوژی محوری چون IBM هستند تا فعالیتهای مختلف از استخراج معدن را دیجیتالی کنند. درواقع، سرعت تکنولوژی آنقدر سریع است که صنایع تمام توجه خود را بر سازگاری با آن و تغییرات متناظر با محصولات تکنولوژی قرار دادهاند.
بر اساس تحقیق بنیاد مکنزی، تا سال ۲۰۳۵ استفاده از هوش مصنوعی و تحلیلهای دادهای، منجر به کاهش ۲۹۰ تا ۳۹۰ میلیارد دلاری در هزینهها میشود. شرکتهای معدنی باید از مدلهای تجربهای به مدلهای هوشمند مهاجرت کنند. آنچه حتمی است، نفوذ همهجانبه هوش مصنوعی در زندگی روزمره و صنایع مختلف است و هر شرکتی که از این واقعیت غافل شود با شکست مواجه میشود.
۱۰- بازیافت و مدیریت باطلهها
چنانکه عنوان شد، منابع مواد معدنی جهانی بهشدت رو به کاهش هستند و تا ۵۰ سال آینده واژه معدنکاوی مفهومی کاملاً متفاوت خواهد داشت. نکته قابلتأمل در اینجا، میزان باطلههای تولیدی معادن و نرخ بازیافت آنها است. در کشورهای مختلف، به دلیل نبود دانش و تکنولوژی موردنیاز، بخش عظیمی از باطلههای معدنی از فرایند فرآوری خارج و در درههای طبیعی و مصنوعی دفن میشوند.
مدیریت باطلههای معدنی راهکاری است بهمنظور بهرهبرداری حداکثری از منابع استخراجی و کاهش هرچه بیشتر تأثیرات منفی زیستمحیطی که از فعالیتهای استخراج معدن نتیجه میشوند. روشهای بسیار زیادی وجود دارد که در آنها تکنولوژی و استراتژی بازیافت باطلههای معدنی به کمک معادن میآیند تا کنترل بهتری بر باطلههای تولیدی و امکان بهرهبرداری از آنها را داشته باشند. در اولین قدم، شرکتهای معدنی باید تیمهای مختص مدیریت و بازیافت تشکیل دهند؛ تیمهایی که اعضای آنها محققان حوزه بازیافت، تکنولوژی و مدیریت استراتژیک هستند.
جمعبندی
امروزه شرکتهای معدنی با چالشها فراوانی مثل ریسکهای ژئوپلیتیک، ریسکهای زنجیره تأمین و ریسکهای بازار هدف روبرو هستند. بیشتر معادن دنیا از اهرم قدرت مالی برای برخورد با این چالشهای استفاده میکنند که پاسخی مقطعی به مسئله است. برای رسیدن به پایداری بلندمدت و انعطاف موردنیاز در دنیای تکنولوژی محور کنونی، مدیران و فعالان این صنعت باید بازنگری کلیای به استراتژیها و شیوههای عملیاتی و اجرایی خود داشته باشند.
در قلب این تغییر و تحول مدیریتی و عملیاتی، سازگاری با تکنولوژیهای روز قرار دارد. هیئت مدیران و تصمیمگیرندگان کشوری باید ضرورت انتقال اجزای صنعت معدن به بستر دیجیتال را تشخیص دهند و الزامات این تحول را ایجاد کنند.
مهمترین چالش در الحاق تکنولوژی به بدنه معادن، مقاومت نیروی انسانی، در تمام سطوح، در برابر اعمال روشهای تکنولوژی محور به فرایندهای جاری معدن است. قبل از هر تغییری، معادن باید استراتژیهای مدیریتی خود را تغییر دهند و پایههای اصلی برای ورود تکنولوژی را بنا کنند. انتقال دیجیتال، بدون ساختارسازی، تعریف بودجهها، پذیرش چالشهای دیجیتالیشدن و آموزش کلیت سیستم نیروی انسانی، امکانپذیر نخواهد بود.
کلمات کلیدی:
شرکتهای معدنی – مواد معدنی – تکنولوژی – استراتژی – باطلههای معدنی – اینترنت اشیاء – هوشمندسازی – کلانداده – دیجیتالیشدن – معدنکاوی – بلاکچین