ازآنجاییکه استخراج معدن یک عملیات سرمایهبر است، بنابراین نیاز به مدیریت هزینه هم حیاتی است. از طرفی، نگرانیهای محیطزیستی در مورد صنایع معدنی، به پویایی و تلاش همهجانبه معادن برای حرکت در مسیر سازگاری با محیطزیست منجر شده است. معادن، همزمان با مدیریت بودجههای محدودی که در اختیار دارند، باید قوانین ملی و بینالمللی توسعه پایدار را نیز تحقق بخشند. از جمله راههای اطمینان از کارایی، کاهش هزینه و فعالیت سبز در معادن، اجرای یک استراتژی یکپارچه در ارکان مختلف مدیریت معدن است.
در صنایع معدنی، ۳ شاخه مدیریتی وجود دارند که در صورت ارتقاء کارایی آنها، مدیریت بهینه منابع در صنایع معدنی انسجام مییابد و کلیت فرایند استخراج معدن، رفتاری با توجیه اقتصادی و سازگار با محیطزیست خواهد داشت. این ۳ شاخه مدیریتی عبارتند از:
- مدیریت نیروی انسانی
- مدیریت آب
- مدیریت انرژی
در ادامه، به اصول بهینهسازی و راهکارهای مورد نیاز در هر بخش میپردازیم.
مدیریت نیروی انسانی
مدیریت نیروی انسانی نقشی حیاتی در ساختار سازمانی دارد، چراکه کارکنان منبع اصلی تولید هستند. موفقیت هر سازمان به سطح وفاداری و تعهد سازمانی کارکنان آن منوط است. مدیریت منابع انسانی در صنایع معدنی چالشهای مختص به خود را دارد، چالشهایی که به جنبههای زیر از مدیریت منابع انسانی گره خوردهاند:
۱. کمبود متخصصان با مهارت مختص صنایع معدنی
مردم وقتی به کار در معدن میاندیشند، اولین تصویر که به ذهنشان خطور میکند، کارکنانی بیتجربه است که در تونلهای سیاه در حال حفاری هستند. با وجود این، صنعت معدن وابسته به متخصصانی چون مهندسان معدن، زمینشناسان، حسابداران، محیطدانان و … است که مهارت و دانشی نافذ در حوزه فعالیت خود دارند. چالش اصلی در این بخش، یافتن و استخدام چنین متخصصانی است. در ایران، مهاجرت مهارتها اصلیترین مانع در استخدام نیروی ماهر محسوب میشود.
۲. شرایط بد محیط کار و اختلال در فرایند استخدام
یکی از اصلیترین موانع جذب نیرو در صنایع معدنی، شرایط و محیط کار خشن است. در ایران، همچنان بخش قابلتوجهی از فرایند استخراج معدن از طریق شیوههای سنتی حفاری و انتقال مواد معدنی صورت میگیرد. این شیوههای منسوخ شده باعث ایجاد صدمات جسمی و روانی در نیروی کار معدن میشوند.
کارکنان معدن باید در اعماق زمین و در معرض گازهای مضر فعالیت کنند. به این شرایط، نور نامناسب و ذخیره آب محدود و بیکیفیت را اضافه کنید. در نهایت، امنیت در سطح مطلوبی تعریف نشده است و ترس از بروز حادثه باعث ایجاد اختلالات روانی در کارکنان میشود. بنابراین، شرایط سخت کاری و مشکلات متناظر با امنیت محیط کاری باعث شده که مدیران معدن همیشه در جذب نیروی ماهر با مشکل مواجه شوند.
۳. گردش و غیبت در نیروی کار
منظور از گردش وضعیتی است که در آن مکان و سمت کارمندان در سازمان به شکلی نامطلوب و با بسامد بالا تغییر میکند. در چنین شرایطی، شخص از محیط و شرایطی که در آن مهارتی پیدا کرده و عمق گرفته است جدا میشود و به محل یا حوزه فعالیت متفاوتی منتقل خواهد شد. دلیل اصلی این امر، کمبود نیروی کار، مدیریت نامناسب زمانبندی انجام فعالیتها و توزیع غیربهینه نیرو است.
مشکل بعدی، غیبت کارکنان است که خود از شرایط کاری و محیطی معدن ناشی میشود. بهطور معمول، در معدنهای ایران، مکانهایی برای سرگرمی کارکنان و وقفههای کاری جهت آرامش ذهنی آنها در نظر نگرفتهاند. این واقعیت باعث شده که کارکنان، به دلایل مختلفی مانند دلزده شدن یا بیماری، غیبتهای مکرری داشته باشند.
بیشتر این غیبتها در بازههایی از سال اتفاق میافتند که فشار کاری در اوج است و معدن بیشتر از هر زمانی به نیروی کار متخصص نیاز دارد. در واقع این مدیریت بد پیکهای کاری است که به نارضایتی و ترک محل کار از جانب کارکنان منجر میشود.
۴. اتحادیههای کارگری
از جمله مهمترین جنبههای چالشبرانگیز مدیریت معدن، مدیریت جریانهای کارگری است. اتحادیهها فعالیتهای گروهی خود را در مسیری شکل میدهند که بخش زیادی از نیروی کار معادن، در یک بازه زمانی یکسان، از فعالیت دست میکشند. در مقابل، مدیران معدن باید با کمبود نیرو از یک طرف و چالشهای رسانهای از طرف دیگر، دست و پنجه نرم کنند.
همیشه یک عدم تقارن بین نیروی کار و مدیران وجود دارد. نیروی کار شرایط کاری مطلوبتر و حقوق بالاتر میخواهد و مدیران به دنبال ارتقاء بهرهوری هستند. گرچه نقطهای بهینه و تعادلی در این تقابل وجود دارد، اما پیدا کردن آن نقطه مستلزم یک برنامهریزی همهجانبه و تحصیل شده است تا رضایت دو طرف در یک قالب توافق شده حاصل شود.
راهکارها
- کوچینگ و مشاوره: متخصصان منابع انسانی در معادن باید شبیه معاملهگرانی عمل کنند که استعداد را معامله میکنند. این اشخاص متخصص، کوچینگ و ارائه مشاوره به متخصصان فعال در معدن را در تمام طول فعالیتهای آنها به عهده میگیرند. به طور ویژه، این متخصصان منابع انسانی باید قابلیت کشف پتانسیلهای جدید و استعدادهای موجود در نیروی انسانی را داشته باشند.
- طراحی تجربه: باید سیستمی در معادن ایجاد شود که برای گروههای مختلف، دانشآموزان، دانشجویان یا فعالان کسب و کارهای دیگر، تجربه جذابی از فعالیتها و تخصصهای معدنی را فراهم کنند. همچنین، این طراحی شامل چیدمان درستی از نیروی کار و فعالیتهای مرتبط با آنها میشود، بهگونهای که از نگاه یک ببینده ناآشنا با صنعت معدن، همهچیز شبیه یک هارمونی و با سطح جذابیت و گیرایی بالا اتفاق بیافتد.
- بهروز بودن: انقلاب صنعتی نسل چهارم در یک قدمی تمامی صنایع است. در صورتی که صنایع معدنی به این قالب جدید از تکنولوژی صنعتی عادت نکنند و با آن همراه نشوند، ناسازگاریهای موجود به سطوح بالاتر و در نهایت حذف کلیت شرکت از چرخه صنایع پویا منجر میشوند. نیروی کار در کانون این تغییر قرار دارد، یعنی باید قبل از هر انتقال فعالیت و تکنولوژی به وضعیت بهروز شده آن، دانش نیروی انسانی و مهارت او را به نیازهای آن تکنولوژی ارتقاء داد.
- فن مذاکره: متأسفانه در صنایع ما، شکافی عمیق بین نیروی کار و مدیران ایجاد شده، چنانکه مدیر و نیروی کار زیردست او گاهاً هدف یکتا را فراموش میکنند و تصمیمات و خواستههای شخصی جایگزین استراتژی سازمانی میشوند. روانشناسی صنعتی و سازمانی از جمله ابزارهایی است که برای ایجاد این اتصال و بهبود وضعیت روحی روانی کارکنان بسیار کارایی دارد.
تشخیص نیروی ماهر، ارتقای او به سطح موردانتظارش، تأمین مالی مطلوب، ارتقای سطح دانش حرفهای او و تشخیص ایدههای نوآورانه در حین فعالیت، از اصلیترین فعالیتهایی است که باید مدیریت معدن در جهت حفظ و جذب نیروهای ماهر، اتخاذ کند.
مدیریت منابع آب
ایران جزء کشورهای خشک و نیمه خشک است. بیشتر نقاط کشور، بخصوص در فصلهای گرم سال، با بحران تامین آب مواجه هستند. در این بین، صنایع کشور نقشی حیاتی در بهینهسازی مصرف آب و کاهش هدرفت آن دارند.
استخراج معدن یک عملیات هزینهبر است، بنابراین نیاز به مدیریت هزینه و صرفهجویی حداکثری حیاتی است. از سوی دیگر به دلیل بحرانهای زیستمحیطی روز، بهطور فزایندهای تأکید بر نگرانیهای محیطزیست گسترش یافته است. صنایع معدنی نه تنها نیاز به سازگاری با قوانین توسعه پایدار دارند، بلکه باید استراتژیهای سازگار با محیطزیست و بهطور ویژه بهینهسازی در مصرف آب را اتخاذ کنند.
صنعت معدن از آب برای اهداف مختلفی از جمله فرآوری مواد معدنی (مثلاً شناورسازی مواد)، مهار گرد و غبار، حمل و نقل، ذخیره دوغاب، فرایندهای استخراج و استفادههای دیگر محیط معدنی بهره میبرد. در اکثر عملیاتهای استخراجی معدن، اپراتورها آب را از لایههای زیرزمینی، نهرها، رودخانهها، دریاچهها یا از طریق تأمینکنندگان خارج از سازمان، دریافت میکنند. نکته اساسی در اینجا، فعالیت بیشتر معادن در نقاطی است که خود با کمبود آب مواجه هستند.
با این توضیحات، مدیریت آب به عنوان یکی از مهمترین چالشهای جهانی، پیشروی توسعه، تولید و آینده فعالیت معدنها مطرح است. مدیریت آب میتواند به معنای تفاوت بین مرگ و زندگی فعالیتهای معدنی باشد، چنین مدیریتی هرگز آسان نبوده است. در ادامه راهکارهایی برای مدیریت منابع آبی در معادن ارائه میدهیم.
مدیریت نشت
مثل هر صنعت دیگری، در عملیات معدنی، آب از طریق شبکهای از پمپها، شیرها و لولهها به کانونهای مورد نیاز تزریق میشود؛ و مثل هر صنعت دیگر، همیشه خطر نشت و هدر رفتن آب وجود دارد. حتی اگر نشتها بسیار کوچک و پراکنده باشند، اگر به درستی مدیریت نشوند به سرعت حجم میگیرند و از کنترل خارج میشوند. در زیر برخی از بهترین روشهای مدیریت نشت آب در معادن را عنوان کردهایم:
- ارزیابی و برنامهریزی فعالیتهای قسمت تأسیسات با درنظر گرفتن ظرفیتهای مورد نیاز و احتمال تشدید در خرابیها.
- تعمیر و نگهداری تجهیزات پیشگیرانه برای تأسیسات، مانند بازرسیNDT لولههای انتقال آب.
- نصب مکانیسمهای تکنولوژی محور برای تشخیص خودکار نشت آب. این فعالیت میتواند شامل نصب سنسورهای فشار و نظارت بر جریان با استفاده از اینترنت اشیاء باشد.
- تعمیر سریع نشتیها به محض اینکه تشخیص داده شدند.
تحقیق و توسعه و نوآوری
بسیاری از بزرگترین جهشهای جهان در لحظات مواجه با بحران رخ دادهاند، جایی که ذهنها برای رفع مشکل پیشآمده، به دنبال دستیابی و توسعه راههای نوآورانه، متمرکز میشدند. نوآوری اما نیازمند دانش پایه و تحقیق و توسعه متناظر با مشکل است. در موضوع صنایع معدنی و برای بحران آب، باید کارگروههای برخورد با بحران تشکیل شوند که در قلب آن تیم تحقیق و توسعه باشد.
یک نمونه موفق از فعالیتهای اینچنینی، آزمایشات صنعتی بود که موسسهای برای توسعه تکنولوژی HIF5 در آلمان انجام داد. این گروه نشان داد که چگونه میتوان مصرف آب را در استخراج فلوریت، یک ماده خام مهم مورد استفاده در ذوب آهن و آلومینیوم، بهینه کرد. در یادداشتی مشابه، آنگلو امریکن نشان داد که پتانسیلی ۴۰ درصدی درجهت کاهش آب مصرفی در صنایع معدنی وجود دارد.
بهینهسازی فرایند مبتنی بر داده
استفاده از فناوریهای مدرن مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء میتواند صنایع معدنی کشور را به سمت سازگاری با انقلاب صنعتی نسل چهارم سوق دهد. در این فناوری، اپراتورها دادهها را جمعآوری میکنند تا نقاط کارآمد را درک کنند و از این طریق به مسیرهای بهینه در فعالیت صنایع معدنی و ارتقاء بهرهوری معدن برسند.
هوش مصنوعی میتواند انرژی مصرفی در فرایندهای تصفیه آب و فاضلاب را کاهش دهد تا هم در هزینهها صرفهجویی شود هم اینکه استفاده مجدد از فاضلاب به حداکثر برسد. نصب یک سیستم هوشمند در معدن که به کارکنان اجازه دهد تا از دادههای تاریخی استفاده کنند، این امکان را ایجاد میکند که فعالیتهای کارا و ناکارآمد از هم تفکیک شوند و متخصص در هر فعالیت بهترین تصمیم را اتخاذ کند.
حسابرسی مدیریت آب
بخش اساسی هر برنامه حفاظت از آب، حسابرسی منظم راندمان مدیریت آب است. این روش به اپراتورها اجازه میدهد تا بهطور مداوم فرصتهای بهبود را ارزیابی و متناظر با آنها تصمیم بگیرند. این نوع حسابرسی، شامل محاسبه هر فوت مکعب آبی است که به سایت وارد یا خارج میشود و فرصتهای بهبود در هر فرایند معدنی را تجزیه و تحلیل میکند.
آموزش و مشارکت کارکنان
آموزش مستمر کارکنان در مورد اهمیت حفظ آب، به آنها کمک میکند که دریابند چرا بهبود مستمر در فعالیتهای متناظر با مصرف آب ضروری است. مدیریت معدن باید این باور را در کارکنان ایجاد کند که حفظ منابع آبی فراتر از کاهش هزینهها، یک وظیفه اجتماعی و رسالت سازمان است. هر یک از کارکنان باید به چالش کشیدن رویکردهای موجود را فراگیرند و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند.
مدیریت انرژی
با کاهش ذخایر سنگ معدن، صنایع معدنی به دنبال پیدا کردن منابع جدید در نقاط دور دست هستند. این نیاز به رصد و چالش کمبود منابع، باعث بروز نوآوریهای جدیدی در صنعت معدن شده است. همزمان با تلاش معادن برای سازگاری با این چالشها و فرصتهای جدید، تأمین انرژی همچنان اصلیترین کلید پیروزی در پروژههای معدنی است.
ارتقاء سطح بهرهوری انرژی، مراقبت از محیطزیست و پاک کردن ردپای کربن از هوا اصلیترین دغدغههای مدیریت معدن در استراتژیهای متناظر با توسعه پایدار هستند. فرایندهای استخراجی و صنایع معدنی، از اصلیترین مصرفکنندگان انرژی و منابع پایه هستند، این واقعیت دلیلی است بر در تضاد قرار گرفتنِ مسیر و رویکردهای معدن با اهداف زیستمحیطی دولتها و نگرش جوامع.
هزینه انرژی، بخصوص برق، بهشدت در حال افزایش است و مساله تأمین منابع انرژی از نگرانیهای امروزه شرکتهای معدنی است. معادن مدرن در حال تطبیق فعالیتهای خود با این کاهش منابع انرژی و درنتیجه گرانی آن و ارتقاء بهرهوری با استفاده از روشهای بهروز و تکنولوژی محور هستند. در ادامه راهکارهایی برای مدیریت انرژی در معادن ارائه میکنیم.
۱. یک خطمشی و برنامه مدیریت انرژی تدوین کنید
داشتن یک سیاست مشخص در مصرف انرژی، پایه و اساس مدیریت موفق انرژی است. چنین نقشه راهی پشتیبانی مدیریت ارشد را در مدیریت انرژی رسمیت میبخشد و تعهد سازمان را در بهرهوری انرژی برای کارکنان، سهامداران، جامعه و سایر ذینفعان تضمین میکند.
فقط سیاست و نقشه طرح شده در مدیریت انرژی نیست که اهمیت دارد، بلکه نحوه توسعه این برنامه و جزئیات آن است که به کلیت برنامه پویایی و قابلیت اجرایی شدن میبخشد. فعالیتهایی که در این برنامه مدیریتی باید اجرا کنید عبارتند از:
- از فرایند توسعه خطمشی به عنوان یک فرصت تعامل و آموزش، با مشارکت افراد کلیدی شرکت، استفاده کنید.
- اطمینان حاصل کنید که زبان مورد استفاده در خطمشی مدیریت انرژی بسیار واضح و مخاطب آن کارکنان و ذینفعان خارج از سازمان است.
- از خطمشی به عنوان ابزاری در تثبیت کارگروه مدیریت انرژی و جذب مدیران ارشد استفاده کنید.
- توسعه خطمشی را با یک برنامه ارتباطی منسجم دنبال کنید؛ از آگاهی و درک همه مدیران و کارکنان نسبت به اهمیت مدیریت انرژی آگاهی حاصل کنید.
۲. نظارت و پیگیری عملکرد انرژی
طیف وسیع تجهیزات و فرایندهای عملیاتی فعال در سایت معدن میتواند فعالیت پیدا کردن محلهایی که به صورت بهینه انرژی را مصرف میکنند، دشوار کند. فاکتورهای زیادی در تعیین کارایی بخش انرژی معدن سهیم هستند؛ از جمله سن و کارایی تجهیزات و انگیزه و مهارتهای کارکنان معدن.
از مهمترین دلایل عدم پرداخت به موضوع بهینهسازی مصرف انرژی در معادن، کمبود دادهها و منابع اطلاعاتی کافی و قابل اطمینان در این زمینه بوده است. اصطلاح ” سیستم اطلاعات انرژی” برای توصیف توسعه سیستم استفاده میشود. سیستمی که در آن از جمعآوری، تفسیر و گزارشدهی دادههای متناظر با انرژی به منظور اندازهگیری و تأیید عملکرد معدن در موضوع انرژی و یافتن فرصتها برای کاهش مصرف انرژی و هزینه پشتیبانی، بهره برده میشود. برای تعیین وضعیت فعلیِ اطلاعات انرژی در معدن، با ترسیم دادههای انرژی موجود شروع کنید.
۳. تیمها را ایجاد و مسئولیتها را مشخص کنید
مسئولیت عملکرد انرژی در سطوح مختلف مدیریتی باید تحتنظر مدیریت کل انجام بگیرد، چراکه مدیران ارشد اشراف بیشتر و اهرمهای کاراتری در تعیین و تخصیص منابع و بررسی ارزیابیها دارند. مسئولیتهای متناظر با تیم مدیریت انرژی در معدن شامل موارد زیر است:
- ارائه یک نقطه تماس مرکزی برای مدیریت یکپارچه انرژی
- شناسایی، تسهیل و اجرای طرحهای مدیریت انرژی
- نظارت و ارائه گزارش عملکرد انرژی
- مدیریت توجیهی و نظارت بر تعهدات مربوط به انطباق با استانداردهای مصرف انرژی
- حصول اطمینان از اینکه معدن مسئولیتهای قانونی و اجتماعی مربوط به کارایی فرایندها، در بحث انرژی را انجام میدهد.
- نگهداری اسناد مرتبط با مدیریت انرژی معدن
- ایجاد ارتباط و تعامل دانش با شرکتها و معادن دیگر
۴. تأمین بودجه و منابع
از عوامل حیاتی در موفقیت برنامه مدیریت انرژی معدن، بودجه و منابع مورد نیاز آن است. باید به کارکنانی که مسئولیت اجرایی در تیم مدیریت انرژی دارند زمان اختصاص داده شود و برای مشاوران خارجی هزینه کرد.
۵. انجام ارزیابیهای مکرر درباره بهرهوری انرژی در معدن
بدون آزمایش و خطا، هیچ فرایندی به نتیجه مطلوب نمیرسد. هنگامی که یک کسب و کار و عملیات آن، از دریچه بهرهوری انرژی بررسی میشود، معمولاً طیف گستردهای از فرصتها شناسایی میشوند. حتی شرکتهایی که سالها در امر بهرهوری انرژی فعال بودهاند، با ارزیابیهای مکرر دریچههای جدیدی به بهبود عملیاتی خود و افزایش کارایی سیستم کشف میکنند.
۶. استفاده از تکنولوژی روز
در نهایت، مؤثرترین فرایند در کلیت مدیریت انرژی، همراه بودن با تکنولوژی روز است. در حال حاضر، معادن زیادی در سرتاسر جهان از تکنولوژیهای جدید برای کنترل میزان مصرف انرژی و ارتقاء همزمان کارایی خود بهره میبرند. معادن در آمریکا و کانادا از انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان توان پایه در استخراج معدن استفاده میکنند.
دنیای متاورس و بهطور کلی انقلاب صنعتی نسل چهارم، دریچهی جدیدی به روشهای ارتقاء بهرهوری در معادن است. همزادهای دیجیتال این امکان را فراهم کردهاند که شبیهسازیهای فوقالعاده قابلاتکایی از فرایندهای استخراج و کاوش معادن ارائه گردد که تا حد زیادی از عملیات غیرضروری و صرف انرژی اجتناب میکنند.
جمعبندی
مدیریت نیروی انسانی، آب و انرژی، سه رکن اصلی مثلث موفقیت صنایع معدنی در آیندهی پرتلاطم زمین هستند. در این میان، داشتن نقشهراه برای هر کدام از این اجزا و تشکیل تیمهای مدیریتی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. از طرفی، نقش تکنولوژی در بهینهسازی فعالیتهای معادن را نباید نادیده گرفت و باید تیمهای تکنولوژی و فناوری مختص صنایع مرتبط با معدن ایجاد کرد.
کلمات کلیدی:
معدن-معادن- محیطزیست- ارتقاء بهرهوری – مدیریت انرژی
مدیریت معدن – توسعه پایدار – استخراج معدن – انرژی – تکنولوژی – کارایی – مدیریت آب – مدیریت نیروی انسانی