معدن را معمولاً یک فعالیت روتین با مراحل تثبیت و تعریفشده، زنجیره ارزش یکپارچه و در حضور کنترلی قوی بر متغیرهای تولید آن میدانند. اما در واقعیت، بخصوص در عصر انقلاب صنعتی ۴، دیگر چنین شرایط و چهارچوبهای کسبوکاری برای معادن وجود ندارد. پیشبینی و تصمیمگیری درباره آینده این صنعت، فراتر از هر بازه زمانی دیگری در تاریخ معدنکاوی، پیچیده شده است.
“اینکه بدانیم به کدام سمت باید بنگریم و هر آنچه میبینیم را بتوانیم با گذشته خود بسنجیم، همان پیشبینی آینده است”.
بیشتر شرکتهای معدنی دیدگاهی عمیق و متعارف از محصولات و حوزه تخصصی خود دارند. گرچه این آگاهی نسبی از موقعیت داخلی و خارج از معادن، درگذشته برای آنها کافی و کارا بود، شرایط به نحوی تغییر کرده که این دانش پایه دیگر بهتنهایی چارهساز نیست. معادن دیگر نمیتوانند نقشی را نادیده بگیرند که در یک اکوسیستم اقتصادی، اجتماعی و فناوری بسیار بزرگتر ایفا میکنند؛ اکوسیستمی که هرروز در حال رشد و پیچیدهترشدن است.
علاوه بر اندیشه درباره شیوههای استخراج و بازاریابی معدنی، مدیران معدن باید به دنبال پاسخهای بهروزی برای سؤالاتی چون موراد زیر باشند:
- چگونه رباتها آینده استخراج معدن را متحول میکنند؟
- چگونه دیجیتالیکردنِ شرکتهای معدنی یا استفاده از بلاکچین باعث کاهش هزینهها، تحول در فرایندهای معدنکاوی، تعریف بازارهای جدید و تغییر رویکرد سازمان با مشتریان میشود؟
- چگونه رسانههای اجتماعی بر تأمین و مصرف مواد معدنی تأثیر میگذارند؟
- نیروی کار در آینده چه تعریف و نیازی خواهد داشت و شرکتها با چه رویکردی میتوانند استعدادهای جدید را جذب سازمان خود کنند؟
چالشهای متناظر با آینده معدنکاوی
بیشتر از هر چیز دیگری، معادن نیاز دارند تا نیروی متخصص داخلی و خارجی خود را استفاده کنند تا دید کموبیش روشنتری از آینده معدنکاوی، چالشهای پیش رو و راهحلهای ممکن به دست آورند. آنچه در ادامه میآید مهمترین چالشها و فرصتهای قابل پیشبینی در آینده صنعت معدن است.
رقابت در دنیای تازهواردها
در سالهای اخیر نشانههایی از ورود شرکتهای غیرمعدنی به حرفه استخراج معدن روئیت شدهاند. شرکتهایی چون تسلا و آمازون نسبت به برنامهریزی برای استخراج مواد معدنی یا مشارکت در آن، علاقه نشان دادهاند. مهمتر اینکه، شرکتهایی که پیشگام در استفاده و تولید فناوریهای جدید هستند، توانایی عملیاتی و سرمایهگذاری کافی برای این ورود را دارند. این تازهواردها در برههای از زمان اعلام وجود کردهاند که شرکتهای معدنی با مسائلی چون جذب سرمایه، مهارت و نوآوریهای جدید به سایتهای معدنی گریبان گیر شدهاند.
همگام شدن با تغییرات سریع در فناوری
فناوری علاوه بر اعمال تغییرات بنیادی در نحوه اجرای عملیات معدنی، وضعیت بازار و حجمهای تقاضا را نیز دگرگون کرده است. برای مثال، با افزایش تقاضا برای تولید گوشیهای همراه، تبلت، لپتاپ و انواع باتریها، نیاز بازار به مواد معدنی پایه شدیداً رشد کرده است.
بهطور ویژه، فناوری این امکان را فراهم کرده که بازارهای بزرگتری با پایه اقتصاد مشارکتی ایجاد شوند. در چنین بازارهایی، اعضاء میتوانند کالاهای مختلف و حتی سرویسهای مختلف را خریدوفروش کنند، بدون اینکه هیچ تخصصی درباره آن کالا یا خدمت داشته باشند. حجم بالایی از خریداران و فروشندگان غیرمتخصص، میتوانند نزولها و صعودهای ناگهانی و غیرقابلپیشبینی در بازار محصولات معدنی ایجاد کنند.
مشارکتِ جامعههای نامنسجم و شکاک
تغییرات تحولآفرین محدود به فناوری نیستند؛ جوامع و گروههای مردمی نیز در حال تغییرند و طرز تفکر و برخورد آنها با مسائلی چون استخراج مواد معدنی و نقش آن در ایجاد مشکلات زیستمحیطی، چالشهای جدیدی را تعریف خواهند کرد. بهطور مثال، در سالهای اخیر، انتخابهای جمعی از انواع تحقیقشده و استدلالی به انواع هیجانی و سادهتر تبدیلشدهاند؛ مردم بیشتر پیرو و مقلد شدهاند و کمتر به دنبال تحقیق واقعیت هستند.
تأثیرات این نوع طرز تفکر بههیچوجه قابلچشمپوشی نیستند. معادن در حال حاضر هم با مسائلی چون ایجاد اعتماد در بین جوامع و تشویق آنها به مشارکت روبرو هستند. معادن باید به فکر اتخاذ استراتژی برای زمانهایی باشند که مردم در مقابل فعالیتهای آنها محافظهکارتر و احساسیتر برخورد کنند.
۴ سناریوی محتمل پیش روی صنعت معدن
در حضور این چالشها و بسیاری دیگر از این نوع، مدیران معدنی چگونه میتوانند سازمان خود را برای چنین آیندهی غیرقطعی و پر چالشی آماده کنند؟ چه استراتژیهایی باید اکنون اتخاذ شوند تا گذار از انتقالهای آتی (مانند انتقال دیجیتال)، راهنمای فعالیتهای معدنی در ۵، ۱۰ یا ۲۰ سال آینده باشند.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به محتملترین سناریوهای آینده حرفهای معادن که میتوانند کمکی به مدیران معدنی در اتخاذ بهترین تصمیمهای کارا باشند. این ۴ سناریو، بر اساس نگرش تخصصی بر ماهیتهای غیرقطعیای هستند که بیشترین تأثیر را بر آینده صنعت معدن دارند.
۱- موفقیت محدودشده
در این سناریو، اعتماد به بخش معدن کاملاً از بین رفته است. مجوز یک شرکت معدنی برای فعالیت دیگر یک حق پایدار نیست، بلکه تنها یک برگه مجوز باقدرت اجرایی بسیار پایین بوده و هرلحظه ممکن است توسط یک قانونگذار، لغو شود. کسانی که چنین مجوزی را دارند، آن را باارزشتر از خود ذخیره معدنی خواهند یافت. درحالیکه هزینههای بالا در شروع و انجام عملیات باعث دلسردی سرمایهگذاران غیرمعدنی (برای سرمایهگذاری در حرفه معدن) میشود، کسب سود قابلتوجه برای فعالان این حوزه نیز بسیار مشکل خواهد بود.
همهچیز به انطباق برمیگردد
در آیندهای نهچندان دور (اگر نگوییم اکنون) عموم مردم اعتماد بسیار کمی به شرکتهای معدنی خواهند داشت؛ در عوض آنها تمام اعتماد خود را معطوف سازمانهای دولتی میکنند تا معادن را در مقابل فعالیتهایشان پاسخگو نگهدارند.
وضعیت انطباق شرکتهای معدنی با قوانین زیستمحیطی بهوسیله فناوریهای جدید نظارت خواهند شد. برای مثال، پهبادها و حسگرهای اینترنت اشیاء بر تمام عناصر سایتهای معدنی اشراف خواهند داشت و دادهها را بهصورت لحظهای برای سازمانهای ناظر ارسال میکنند. کیفیت هوا، شرایط پزشکی نیروی انسانی، دما، باطلههای معدنی، عملیات خطرآفرین چون انفجارهای معدنی و شیوههای استخراج، انواع وضعیتها و فعالیتهایی خواهند بود که به شکل دقیقی مانیتور میشوند.
در این آینده نظارت فناوری-محور، سازمانهای نظارتی از سوئیچهای مجازی و کنترلی استفاده میکنند که امکان تعطیلی تمام یا بخشی از معدن را بهصورت لحظهای دارند. این سطح بالا از نظارت برونسازمانی، فشاری حداکثری بر معادن وارد خواهند آورد و استخراج “بد” دیگر قابلاعمال نیست. اصلیترین چالش متناظر با این سطح از نظارت، افزایش فوقالعاده هزینهها برای انجام اصولی و منطبق با قوانین تعریفشده است.
محدود شدن سرمایهگذاری و برداشت سود
عدم اطمینان عمومی به فعالیتهای معدنی بر روی وضعیت سرمایهگذاری در سایتهای معدنی نیز تأثیر بدی خواهد گذاشت. صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایهگذاری دولتی، بیمهها، بانکها و نهادهای سرمایهگذاری خصوصی و دولتی دیگر تمایلی به حمایت مالی از معادن ندارند، چراکه عموم به هرگونه حمایتی اعتراض خواهند کرد.
برای مثال، معادن زغالسنگ به دلیل تولید آلودگیهای همهجانبه از طرف نهادهای حافظ محیطزیست تحتفشار قرار میگیرند. علاوهبراین، سیاستهای حفظ محیطزیست در سطح بینالمللی و تلاش برای کاهش تولید کربن به نقطه صفر، بیشتر از هرزمانی فعالیتهای معدنی را محدود میکنند.
در محیطی که سرمایهگذاری در آن بسیار کم و بهکندی اتفاق میافتد، ضررهای مکرر اجتنابناپذیر میشوند. پروژههای معدنی بهکندی پیش میروند و به همین دلیل طی کردن فرایند از نقطه شروع تا محصول، پرریسکتر، گرانتر و طولانیتر میگردد.
در چنین شرایطی، تقاضاها با عدم تحویل مواجه میشوند و شرکتهای معدنی به سرمایهگذاران خاص و مشتریان خاص محدود میشوند. همچنین، عاملهای دیگری چون مالیات بر درآمد و درصد متناظر با محیطزیست، معادن را تا مرز بسته شدن میکشانند.
در این آینده نامطمئن، تنها شرکتهای معدنی بزرگ امکان بقاء دارند و انواع کوچکتر کمکم از دایره فعالیت خارج میشوند. این حذف، باعث میشود حجم بالایی از مشاغل و فرصتهای شغلی متناظر با آنها نیز از بین بروند که خود باعث ایجاد عدم اطمینان بیشتر و عمیقتر به شرکتهای معدنی میشود.
تغییر در شیوههای استخراج معدن متأثر از فناوری
نکته مثبت درباره این سناریو، ورود فناوریهای جدید به صنایع معدنی است. افزایش نظارت منجر به پیشرفتهای قابلتوجهی در ایمنی، برآورده شدن انتظارات عمومی و امکان بهبود در شرایط زیستمحیطی میشود. علاوهبراین، ورود بازیگران جدید به صنعت معدن با رشد فناوریهای مختص حرفه استخراج معدن همزمان خواهد شد.
یکی از کلیدیترین عناصر در افزایش بازدهی معادن، سرعت انطباق آنها با فناوریها و تکنیکهای جدید است. در آینده، تجهیزات طول عمر مفید کوتاهتری خواهند داشت، زیرا عمر طولانی آنها با سرعت تغییر در فناوری منطبق نیست. همچنین، متناظر با تحولات سریع در فناوریهای مورداستفاده، نیاز به نیروی انسانی ماهر و بهروز بیشتر از همیشه احساس خواهد شد.
شرکتهایی که واحدهای فناوری و آموزش چابکی دارند، بقای خود را تضمین میکنند. بهطور ویژه، هوش مصنوعی، علم داده و تحلیل آماری دانشهای محبوب در صنایعی چون استخراج معدن خواهند بود.
چگونه میتوان برای دنیای آتی متناظر با این سناریو آماده شد؟
- نوآوری یک فعالیت تیمی است: به دنبال همکاری با اعضاء در سرتاسر اکوسیستم حرفهای خود باشید.
- در دنیایی که فعالیت معدنی ممکن است در هرلحظه متوقف شود، به دنبال تشکیل مجموعهای از سایتها، سبد مالی و دارایی با تنوع قابلقبول باشید.
- شکافهای موجود و فرصتهای ممکن در جذب سرمایهگذار را بهتر بشناسید. مایل به تقسیم پاداش و سود خود باشید.
- با سازمانها و نهادهای تأثیرگذار در تعریف سیاستهای مرتبط با معدن ارتباط مفید برقرار کنید.
- به دنبال سرمایهگذار صبور باشید. از اهداف کوتاهمدت به بازده پایدار و بلندمدت تغییر استراتژی دهید.
۲- تسلط تازهواردهای غیرمعدنی بر صنعت
در این سناریو، شرکتهای معدنی اعتماد لازم (در بین جوامع و سازمانهای نظارتی) را از دست دادهاند و دیگر بر کلیت صنعت کنترلی ندارند. بهجای پرداختن به رشد و سودآوری، فعالیتها، زمان، تمرکز و سرمایه شرکتهای معدنی صرف پاسخگویی به روند رو به رشد نظارتها میشود. چنین شرایطی، بهترین محیط برای بروز و رشد شرکتهای غیرمعدنی و کنترل بر منابع معدنی است.
شرکتهای بیرون از صنعت شانس خود را امتحان میکنند/ مشتریان به برند پشت میکنند
بهقولمعروف، سالها طول میکشد تا اعتباری شکل گیرد، لحظهای کافی است تا تمام شهرت و اعتبار شکلگرفته بر باد رود. در این سناریو، معادن نمیتوانند اعتماد بازار را جلب کنند و کنترل صنعت و تأثیر بر تصمیمگیری سهامداران را از دست میدهند.
شرکتهای خارج از گود که با فناوری انطباق بهتری یافتهاند و در بستر اینترنت قدرت مانور بیشتری دارند، موقعیت را مطلوب میبینند و شروع به سرمایهگذاری در استخراج معدن میکنند. همان شرکتهای معدنی که با فشارهای دولت و مردم بستهشده بودند، توسط NGOهای تازهوارد دوباره تعریف و با کمپینهای جمعی حمایت میشوند.
در آینده (آینده متناظر با این سناریو)، فناوری همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد و همین رشد نیاز به مواد معدنی را توجیه میکند. با وجود بالا رفتن تقاضا و افول شرکتهای معدنی، شرکتهای غیرمعدنی وارد عمل میشوند و فعالیتهای معدنی را در دست میگیرند. بهطور ویژه، این شرکتها تاریخچه بدی از فعالیتهای مضر برای محیطزیست ندارند و مردم بهراحتی به آنها اعتماد میکنند.
مهندسی معکوس قواعد
شرکتهای جدیدی که وارد صنعت معدن شدهاند، درواقع همان مشاوران فناوری و بهینهسازی فعالیتهای مختلف برای سازمانهای دولتی و جوامع هستند. با مطالعه دقیق دلایل انزوای معادن و شیوههای مقابله با این کاستیها، شرکتهای تازهوارد به صنعت، دستپر و آماده وارد صنعت معدن میشوند.
در این سناریو بهعنوان نمونه، تازهواردهایی که از حوزه پزشکی وارد معدنکاوی میشوند، از میکروارگانیزمها استفاده خواهند کرد تا مواد معدنی با پایه کربن را بدون نیاز به برداشت کل توده معدنی، استخراج کنند. شرکتهای متخصص در مفاهیم دیجیتال، از فناوریهایی چون بلاکچین استفاده میکنند تا بستههای معدنی جذاب و قابلفروش در بازار معاملات را تعریف کنند. از این طریق، سرمایههای معدنی سریعتر معامله میشوند و سرمایهگذاران جدید رغبت بیشتری برای ورود به صنعت معدن دارند.
تکنیکهای فناوری-محوری چون استخراج خشک، بهینه و بهصرفه میشود تا میزان استفاده از آب به پایینترین نقطه ممکن برسد. همین امر باعث ایجاد اعتماد جامعه به شرکتهای معدنی جدید میشود.
چگونه میتوان برای دنیای آتی متناظر با این سناریو آماده شد؟
- ظرفیت و نیاز خود را برای انطباق با فناوریهای دیگر بسنجید. یکقدم جلوتر باشید، به دنبال ایدههایی باشید که شانس خوبی برای ایجاد تحولهای کلیدی دارند.
- روشهای جدید در فعالیتهای معدنی را بهسرعت پذیرا باشید. استعدادهایی که برای انجام رویکردهای بهروز نیاز دارید را جذب و نگهداری کنید.
- در تمام طول زنجیره تأمین خود، شفافیت ایجاد کنید.
- یک نگاه نافذ به اصول B2C (تجارت با مشتری) میتواند افقهای تولید و عرضه مناسب را شناسایی کند.
۳- ابرقدرتهای معدنی
در این سناریو، نرخ اعتماد جمعی بسیار بالا و تازهواردها بسیار کم هستند. اگرچه بخش معدن بسیار قوی است، اما تلفات زیادی هم رخ خواهند داد. هزینه بالا برای جلب اعتماد همراه با دسترسی محدود به منابع مالی و ایدههای جدید، باعث میشوند وضعیت مطلوب شرکتهای معدنی ثروتمند و خلاق گردد. شرکتهای متوسط از اهرمهای چابک سازی برای کاهش هزینهها استفاده خواهند کرد تا به بقای خود ادامه دهند.
قابلاعتماد و مشارکتی: این نوع معدنکاوی چقدر سودآور خواهد بود
در این سناریو برای آینده معدن، شرکتهای معدنی به مردم و سازمانهای دولتی این اطمینان را میدهند که شرایط و بایستهای اجتماعی و زیستمحیطی لازم را برآورده خواهند کرد. همین امر (تلاش برای حفظ اعتماد) باعث میشود شرکتهای معدنی فعالیتهای دو و چندجانبهای در اکوسیستم حرفهای خود داشته باشند.
در این حالت، شرکتهای خارج از صنعت علاقه کمتری به ورود به آن دارند. برخی از آنها فرصتهای بهتری در صنعتی متفاوت را پیگیری میکنند؛ برخی دیگر به دلیل شکست شرکتهای تازهوارد قبلی برای ورود به صنعت معدن، تمایلی به پذیرش ریسک آن ندارند. درنتیجه، هر ایده جدیدی که نیاز باشد، باید از طرف خود شرکتهای معدنی قدیمی وارد صنعت شود.
رشد شرکتهای خدمات معدنی
در این سناریو، شرکتهای معدنی خیلی بزرگ، بسیار موفق خواهند بود. در حضور رشد سریع فناوری و نیاز به تولید بیشتر، تنها شرکتهای امکان فعالیت دارند که امکان تولید یا خرید فناوری و رویکردهای جدید در معدنکاوی را دارند. همزمان با اتخاذ روشهای نوین و ارتقاء میزان استخراج، شرکتهای کوچک از دور خارج میشوند و فضای خود را به شرکتهای بزرگتر میدهند.
رقابت معمولاً به مواردی از قبیل
- شناسایی و ارزیابی منابع جدید
- سرعت اجرای پروژههای جدید
- ورود فناوریهای جدید به سایتها
- و افزایش مالکیت بر اجزای مختلف زنجیره تأمین
محدود خواهد شد. دراینبین، تعداد محدودی از شرکتهای معدنی متوسط فرصت پیدا میکنند تا شرکتهای کوچک را بخرند و خود به یک ابرشرکت تبدیل شوند. بهطور ویژه، شرکتهایی که خدمات معدنکاوی ارائه میدهند و در استخراجها مشارکت میکنند، بیشترین سطح پیشرفت را تجربه خواهند کرد.
استفاده همهجانبه از پهبادها و رباتیک
آینده فعالیتهای معدنی به استفاده صنعت از فناوریهای جدید و بخصوص پهبادها و رباتها وابستگی شدید خواهد داشت. پهبادها بسیار مقرون بهصرفهتر از هر شیوه شناسایی دیگری خواهند بود. رباتهای هوشمند قسمت عمدهای از فعالیتهای معدنی را به عهده میگیرند تا سطح دیاکسید کربن تولیدشده توسط معادن، به شکل قابلتوجهی کاهش یابد.
از پهبادها برای طراحی نقشههای معدنی، تحلیل نمونههای معدنی در زمان واقعی و بهینهسازی مسیرهای دسترسی استفاده میشود. آنها میتوانند امکان فرسایش در سایت و وضعیت پوشش گیاهی را بررسی کنند، فعالیتهای پر ریسک چون عکسبرداری از مکانهای دور از دسترس و خطرناک را انجام دهند و بهطورکلی، هر نوع فعالیت که قابلیت کنترل از راه دور را دارند، تحقق بخشند.
همچنین، پهبادها و رباتها حیاتیترین ابزارهای آینده برای واکنش به وضعیتهای اضطراری مانند وقوع حوادث ناگهانی (مانند زلزلههای معدنی) و فعالیتهای نجات هستند.
افزایش سطح همکاری بین شرکتهای معدنی
در این سناریو، و به دلیل عدم علاقه شرکتهای غیرمعدنی برای ورود به این معدن، همکاری شرکتهای فعال در صنعت بهشدت ارتقاء مییابد. باوجوداین، تشکیل ابرشرکتها باعث خواهد شد که نوع مشارکت بیشتر از نوع غالب و تا حدودی غیر دمکراتیک باشد.
یکی از مهمترین پیامدهای بروز این اتمسفر، نیاز شرکتهای معدنی به دنبال کردن مداوم فعالیتهایی است که با آنها اعتماد جمعی را کسب کردهاند. بهعبارتیدیگر، شرکتهای معدنی برای اجتناب از ورود شرکتهای قدرتمند غیرمعدنی به بازار خود، به مشارکت با همنوعان خود میپردازند و اعتماد جمعی را نیز تا سرحد امکان ارتقاء میدهند.
چگونه میتوان برای دنیای آتی متناظر با این سناریو آماده شد؟
- برای برآورده کردن استانداردهای ملی و بینالمللی، شرکتهای معدنی باید مشارکتی حداکثری با یکدیگر داشته باشند.
- به برند خود حداکثر توجه را داشته باشید – در آینده پیش رو، همزمان با نوآوری، مردم به ثبات هم نیاز دارند.
- به جذب نیروی انسانی ماهر بپردازید و برای سرمایهگذاری در جذب و آموزش آنها تردید نکنید.
- رویکرد مشارکتی را در سرتاسر زنجیره ارزش خود توسعه دهید.
- در ارتباط با جامعه و ایجاد مشارکتهای صنعتی سرمایهگذاری کنید.
۴- خلق دوباره معادن
در این سناریو، معادن سرمایهگذاریهای کلانی در ایجاد تغییرات بنیادی در سازمانهای خود داشتهاند. آنها درهای خود را به روی فناوریهای جدید و رویکردهای نوین در معدنکاوی گشودهاند. همزمان، ورود موجی از تازهواردها به صنعت، ایدهها، فناوریها، تکنیکها و سرمایههای جدید را روانه صنایع معدنی کرده است. در این آینده شفاف، متنوع و بهشدت رقابتی، تنها بهترینها هستند که امکان فعالیت خواهند داشت.
قابل اعتماد، شفاف و با برندی چابک
در این سناریو، شرکتهای معدنی شبیه شرکتهای تولیدکنندهای چون اپل و تسلا، قابلاعتماد هستند. شفافسازی فعالیتها و ایجاد ارتباطی خوب با سهامداران باعث شده که اعتمادی چندجانبه و پایدار بین شرکت، جامعه و دولت ایجاد شود. بهطور ویژه، فناوریهایی که شرکت را به سمت تبدیلشدن به بنیادی حافظ محیطزیست سوق میدهد، در بالاترین سطح از کارایی قرار میگیرند.
حجم بالایی از سرمایه، رقابت و ایدهها
با بهبود وضعیت جمعی برند، سایت معدنی به مکانی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل میشود و سرمایه موردنیاز در صنعت بهراحتی در دسترس است. بهمنظور حفظ استعدادها و نیروی ماهر در معادن، کشورهای غنی از منابع معدنی مجبور میشوند قواعد دستوپا گیر را کاهش دهند و وضعیتهای مالی را ثابت نگهدارند.
همزمان با ورود سرمایه به صنعت، حضور شرکتهای تازهوارد و رقابت بین شرکتها نیز افزایش مییابند. در این سناریو، تعداد قابلتوجهی از ابرشرکتها ریشههایی غیرمعدنی دارند. مهمترین ویژگی این شرکتهای غیرمعدنی، میزان دانش فناوری آنها و انطباق سریع و همهجانبه شرکت با رویکردهای جدید است. بهطور ویژه، این شرکتها کانالهای ارتباطی بیشتر و قویتری برای عرضه محصولات خود به بازارهای تقاضا دارند.
شرکتهای معدنی باید با شرکتهای داخل صنعت و تازهواردهای فعال رقابت کنند. رقابت اصلی بر سر جذب سرمایه، استعداد و جلب اعتماد منطقهای خواهد بود. تنها آنهایی که بهترین سابقه زیستمحیطی، بهترین سابقه امنیت سازمانی، بهترین سابقه کارمندمداری و بهترین بازده سرمایه را دارند، رشد خواهند کرد.
تنوع در صنعت
افزایش اعتماد به این بخش و نفوذ تازهواردان به صنعت باعث میشود امکان جذب نیروی کار از بخشها و جوامع مختلف حاصل شود. این دسترسی باعث ایجاد تنوع در صنعت و شیوههای ایده پردازی در آن میگردد. در این سناریو، زنان سهم قابلتوجهی از موقعیتهای شغلی در معادن را به خود اختصاص خواهند داد.
وجود سطح قابلتوجهی از تنوع جنسی، فکری و فرهنگی در معادن باعث میشود دریچههای جدیدی به حل مسائل قدیمی در صنایع معدنی باز شوند. مسائلی چون کاهش ذخایر آبی، امکان دسترسی به نقاط صعبالعبور، امنیت پایین معادن و تولید کربن در معادن را میتوان با تنوع فکری و شیوههای جدید حل مسئله، برطرف کرد.
چگونه میتوان برای دنیای آتی متناظر با این سناریو آماده شد؟
- فناوری و نوآوریهایی که با استراتژیهای شما همخوانی دارند را پرورش دهید و در شرکت بهکارگیرید.
- فرهنگ ایده پردازی و تغییر سازنده را در شرکت خود توسعه دهید.
- ساختار جدید به استعداد جدید نیاز دارد.
- بر روی محصولات تولیدشده از مواد معدنی تولیدشده در شرکت تمرکز کنید: به مشتریها در آخرین نقطه زنجیره تأمین فکر کنید و به دنبال جلب رضایت آنها باشید.
- مشارکت در اکوسیستم را به یک برگ برنده برای شرکت خود تبدیل کنید و از آن استقبال کنید.
جمعبندی
شرکتهای معدنیای که میخواهند جایگاهی در آینده این صنعت داشته باشند، باید بسیار متفاوتتر از رویکردهای امروزی خود عمل کنند. در حال حاضر، بیشتر شرکتهای معدنی کسبوکار خود را ترکیبی از متغیرهای در دسترس میدانند که بر تمام آنها کنترل دارند. باوجوداین، روزبهروز این مسئله روشنتر میشود که چنین موقعیتی که بیشتر حاصل قدرت مالی آنها بوده است، در آینده نهچندان دور دچار دگرگونیهای اساسی میشود.
معادن دیگر بهتنهایی قدرت انجام امور را ندارند و اگر نتوانند چهارچوبهای مشارکتی را در اکوسیستم تجاری خود اتخاذ کنند، جایگاهی در بازار آینده این صنعت نخواهند داشت. علاوه بر این، شرکتهای معدنی نامدار به شرکتهای غیرمعدنی و بخصوص فعال در بخش فناوری نیاز دارند تا قدرت مانور خود را حفظ و ارتقاء دهند.
درنهایت، نیاز به چابک سازی فرایندها و بخشهای مختلف سازمان، بیشتر از هرزمانی احساس میشود؛ در این راه، استفاده از فناوریهای جدیدی چون همزاد دیجیتال، اینترنت اشیاء و خودروهای خودکار اصلیترین ابزارهای چابک کردن شرکت خواهند بود.
کلمات کلیدی:
شرکتهای معدنی – آینده – سناریو – نیروی انسانی – استراتژی – مدیران معدنی – صنعت معدن –زیستمحیطی – سرمایهگذاری