سنگآهن یکی از اصلیترین مؤلفهها در صنایع آهن و فولاد در تمام کشورها است. تقریبا ۹۸ درصد از سنگ آهنی که استخراج میشود، در ساخت فولاد مصرف میگردد. در حدود ۵۰ کشور دنیا معادن فعال استخراج سنگآهن وجود دارند؛ استرالیا و برزیل در صدر رتبهبندی تأمینکنندگان سنگآهن هستند.
در تابستان سال ۱۴۰۰، قیمت جهانی سنگآهن رکورد جدیدی را بهجای گذاشت؛ پس از کاهش محدودیتها در کشورهای مختلف و بخصوص چین، تقاضا برای سنگ آهن و فولاد بالا گرفت و رکوردها یکی پس از دیگری شکسته شدند. در اواخر تابستان، قیمت هر تن سنگ آهن به رقم قابلتوجه ۲۱۲ دلار به ازای هر تن رسید. این رقم، ۵ برابر قیمت این کالا در بدترین وضعیت آن در سال ۲۰۱۵ بود.
زمستان سال ۱۴۰۰ با کاهش تقاضا، اما نه چندان شدید، برای سنگآهن شروع شد؛ جایی که نزول قیمتها که از پاییز ۱۴۰۰ شروع شده بود، در دی ماه به ۱۳۳ دلار بر تن رسید. قیمت سنگآهن تأثیر مستقیمی بر ارزش و بازار خریدوفروش فولاد دارد. از طرفی، تقاضا برای انواع فولاد با درصدهای مختلف از کربن، بر میزان استخراج و درنتیجه توازن بازار سنگآهن تأثیرگذار است.
کالایی به نام سنگآهن
سنگآهن سومین عنصر با بیشترین چگالی در اجزای تشکیلدهنده زمین است. اجزای اصلی این عنصر اساسی، هماتیت و مگنتیت هستند. سنگآهن بهخودیخود برای ساختوساز، یا ساخت کالاهای فلزی، مناسب نیست، چراکه استحکام لازم را ندارد. بنابراین، آهن خام را با عناصر دیگری چون تنگستن، منگنز، نیکل، وانادیوم و کروم، آلیاژ میکنند.
فولاد
آهن، برخلاف باور همگانی، ازنظر نرم بودن آن، اختلاف چندانی با مس ندارد. بهجز موارد و انواع بسیار نادر، آهن در حالت جامد خود، مشابه سایر فلزات، ساختاری چند کریستالی دارد – یعنی متشکل از مجموعهای از بلورها است که در مرزها به هم میرسند. کریستال آرایش منظمی از اتمها است؛ به زبان ساده، ساختار آهن زیر میکروسکوپ شبیه مجموعهای از کرههایی است که یکدیگر را لمس کردهاند.
برای قدرت بخشیدن به این آهن نرم، آن را آلیاژ میکنند، یعنی عنصر دیگری به ترکیب آن اضافه میکنند. در فولاد، این عنصر غالباً کربن است. درواقع، فولاد حاصل از ترکیب آهن با مقدار بسیار کمی کربن است (حدود دو درصد از حجم فولاد تهیهشده).
تغییر استحکام و انعطاف فولاد با تغییر میزان کربن اضافهشده به آهن، تنها راه برای به دست آوردن ویژگیهای فیزیکی موردنیاز نیست. گرما عامل مهم دیگری در تغییر فیزیک، انعطاف و قدرت فولاد است. همچنین، مواد شیمیایی بسیار زیادی موجودند که میتوانند ساختار و ویژگیهای فولاد را دگرگون کنند.
نزولهای اخیر در قیمت سنگآهن و فولاد
طی سالیان قیمت سنگآهن نوسانهای شدیدی را به خود دیده است. برای مثال، قیمت در زمستان ۱۳۸۹ در حدود ۱۸۷ دلار بر تن بود؛ ۴ سال بعد، و در پاییز سال ۱۳۹۳ قیمت هر تن از سنگآهن به کمتر از ۴۱ دلار رسید. بنابراین، عدم پیشبینی درست قیمتها منجر به طرح برنامههای استراتژیک غلطی میشود که صنایع معدنیِ فعال در این حوزه را با ضررها و حتی ورشکستگیهای شدیدی مواجه میکند.
بیشتر این تغییرات از رفتار، سیاست، اقتصاد و وضعیت اجتماعی و سلامت یک کشور خاص نتیجه میشود. چین، بزرگترین مصرفکننده فولاد جهان است که کوچکترین تغییر در تقاضا از سمت آن، منجر به تحولات شدید در بازار سنگآهن و فولاد خواهد شد.
در سال ۱۳۹۳، سقوط بازار سهام چین، افت قیمت نفت خام، نزول بدهیهای دولتی در بسیاری از کشورهای حوزه اروپا و تأیید خبر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، یک سقوط تاریخی را در قیمت سنگآهن و فولاد رقم زدند.
در این سالها، شرکتهای بزرگی چون BHP، RIO و VALE اصلیترین فروشندگان سنگآهن به چین بودند که با تغییر میزان تولید خود توانستند در چند ماه بعد از سقوطهای شدید، حدود بهار سال ۱۳۹۴، بهبودهایی را در بازار سنگآهن و فولاد ایجاد کنند.
کووید- ۱۹ و سقوطی دیگر
در اسفند ۱۳۹۸ دنیا با بحران جدیدی تحت عنوان بیماری کرونا مواجه شد. بحرانی که کانون آن کشور چین بود. حتی خبر شروع یک بیماری همراه با نام کشور چین در یک قاب کافی بود تا بازار سهام مواد معدنی و بخصوص سنگآهن بحران را به خود ببیند.
قیمت سالانه تا ۴۰ دلار کاهش یافت و به عدد ۸۰ دلار بر تن رسید. تفاوت اصلی این سقوط با قبلی، وابستگی آن به یک بیماری و نه به تحولات اقتصادی بود. همچنین، سقوط قیمتها در سال ۱۳۹۳ پس از ۶ ماه جبران شد؛ برای مثال، قیمتها در آسیا در این ۶ ماه حدود ۶۷ درصد رشد کردند. اما زمان بیشتری لازم بود تا در بازار عرضه و تقاضای سنگآهن بهبود حاصل شود.
قیمتهای اخیر
در سال ۱۴۰۰، همزمان با برداشته شدن بسیاری از محدودیتهای کرونایی در کشورهای مختلف و بخصوص چین، قیمتها نیز روندهای افزایشی را پی گرفتند. در ماه تیر، قیمت هر تن سنگآهن به عدد مطلوب ۲۱۶ دلار رسید. اما تنها ۳ ماه بعد، عدد ۱۱۳ دلار بر تن جایگزین روند صعودی شد. ترس از شروع همهگیری در چین و تحولات بازار مسکن از دلایل اصلی در قطع روند صعودی بودند.
جدول ۱ روند تغییر قیمت فولاد در بازارهای جهانی در ۵ سال اخیر
جدول ۲ قیمت سنگآهن در بازارهای جهانی در ۵ سال اخیر
پس از بازگشت روندهای نزولی در نیمه اول سال ۲۰۲۲، تلنگری دیگر در وضعیت بیماری در چین، روندها را کاملاً معکوس کرد. بخصوص تقاضا در بخش ساختوساز مسکن چین بسیار نزول کرد و تلاش برای کاهش گازهای گلخانه مزید بر این علت شد.
حتی کاهش نرخهای بهره در بخش ساختوساز از طرف چین نیز نتوانست روندهای نزولی را متوقف یا به شکل قابلتوجهی محدود کند. در چین، سرمایهگذاری در بخش مسکن ۶.۴ درصد کاهش یافت تا پیشبینیهای رشد برای سال ۲۰۲۲ از خوشبینیهای خود عقبنشینی کنند.
جزئیات بیشتری از وضعیت تقاضا در چین
چین همزمان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده فولاد در دنیا است که بیش از نیمی از تولید جهانی و تقاضای فولاد نهایی را به خود اختصاص داده است. در سال ۲۰۲۱، چین ۱۰۳۲ میلیون تن فولاد خام تولید کرد که معادل ۵۲.۹ درصد از تولید جهانی بود. در سال ۲۰۲۰، این کشور بالغبر ۶۶۶ میلیون تن محصولات فولادی نهایی را مصرف کرده بود که معادل با ۵۱.۹ درصد از مصرف فولاد جهانی در آن سال بود.
در فروردین ۱۴۰۱، چین محدودیتهای رفت و آمدی جدیدی بر منطقه شانگهای اعمال کرد. محدودیتهایی که تأثیرات قابلتوجهی بر روند صادرات و واردات در چین داشته است. موجهای گرمای طاقتفرسا در چین منجر به جیرهبندی برق در کارخانهها، ازجمله کورههای بلند ذوبآهن شده و کاهش تولید فولاد را به همراه داشته است. دو بحران در یک زمان، آغازی بر روند نزولی در مصرف فولاد در چین بود.
خارج از مرزهای چین
تولید فولاد در خارج از چین نیز با مشکلات مختلفی مواجه بوده که اصلیترین آنها جنگ روسیه و اوکراین است. بر اساس دادههای جدید، تولید فولاد در کشورهای روسیه و اوکراین تا ۲۹ درصد کاهشیافته است. تولید اتحادیه اروپا در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی، نسبت به مدت مشابه سال قبل، ۶.۷ درصد کاهشیافته است و در بازه ۶ ماه بعد از آن نیز، ۵.۶ درصد دیگر کاهشیافته است.
دلیل اصلی کاهش تولید در کشورهای اروپایی عدم دسترسی آنها به سوختهایی چون گاز از کانون تأمینکننده تاریخی آنها، روسیه، است.
ازآنجاکه چین بزرگترین خریدار سنگآهن در دنیا است، کاهش تقاضای آن بر تولید و فروش تمام کشورهای دیگر تأثیر میگذارد. بهویژه، کشورهایی چون ایران، استرالیا و برزیل که بیشترین تولید خود را به چین میفروشند، سال ۲۰۲۲ را با روندهای نزولی در قیمت و صادرات به پایان خواهند رساند.
پیشبینی آینده
۳ سال اخیر سرشار از نوسانات غیرمنتظره و شدید در بازار عرضه و قیمت سنگآهن و فولاد بود. بهویژه، اتفاقاتی چون بیماری، جنگ و رکود اقتصادی، حتی در مساحتهای محدود، باعث تغییرات شدید در نمودارها شدهاند؛ تغییراتی که هر آن از منبعی نشأت میگیرند تا ردگیری و تحلیل آینده را سختتر کنند. باوجوداین، همچنان میتوان بینشهایی از روندهای ممکن آتی ارائه داد.
پیشبینی برای سال ۲۰۲۲ در فروش سنگآهن و تولید سنگآهن، بسیار خوشبینانه بود. برای مثال انتظار میرفت مصرف فولاد در ۲۰۲۲ به ۱.۸ میلیارد تن برسد. عددی که برای سال ۲۰۲۳ پیشبینیشده بود، ۱.۸۸ میلیارد تن بود. با وضعیت موجود، این اعداد هرگز تحقق نخواهند یافت.
انتظار میرود که ارزش بازار سنگآهن تا پایان سال ۲۰۲۲ به ۱۸۸.۶۹ میلیارد دلار، ۱۳ درصد رشد، برسد (در مقابل عدد ۱۶۶.۹۴ میلیارد در سال ۲۰۲۱). همچنین، تخمین زده میشود که سال ۲۰۲۶ ارزش بازار سنگآهن بیشتر از ۲۶۰ میلیارد دلار باشد و سالانه ۸.۵ درصد رشد را شاهد باشیم.
همچنین، میانگین قیمت هر تن سنگآهن برای سال ۲۰۲۲، ۱۳۰ دلار بر تن پیشبینیشده بود که در ماههای اخیر به ۱۱۵ دلار کاهش یافته است. حتی بدتر، با روند کنونی، میانگین خوشبینانه برای سال ۲۰۲۳ کمتر از ۱۰۰ دلار و برای ۲۰۲۴ حول ۸۰ دلار خواهد بود.
سال ۲۰۲۳
سال ۲۰۲۳ برای بازار فلزاتی چون فولاد بسیار حیاتی است. ۲۰۲۳ نقطه آستانهای در شروع رکود، سقوط یا صعود در تقاضا و قیمت است. امید به بهبود تولید در سال ۲۰۲۳ دلایل مختلفی دارد که مهمترین آنها خروج چین از محدودیتهای قرنطینه، بهبود شرایط در برزیل پس از فاجعه سد در سال ۲۰۱۹ و امید به پایان جنگ در اوکراین است.
باوجوداین خوشبینیها، عناصری نیز وجود دارند که منشأ بدبینیها درباره آینده بازار سنگآهن و فولاد هستند. بهویژه، چین برای کنترل بازار مسکن خود، سعی دارد قیمت فولاد را در اعداد پایین نگه دارد. همچنین، کشورهای روسیه و اوکراین به شدت درگیر جنگ شدهاند و ساختارهای روابط سیاسی و تجاری اروپا و سایر مناطق دنیا کاملاً بههم خورده است. در صورت ادامه جنگ، عواملی چون تحریم روسیه، قابلیت شروع رکود و حتی سقوطهای شدید در بازار این کالاها را ایجاد خواهند کرد.
رشد جمعیت
یکی از اصلیترین دلایل در روند صعودی بلندمدت در تقاضای فولاد (و البته سنگآهن)، روند رو به رشد جمعیت کشورها و نیاز به توسعه زیرساختها در اکثر آنها است. بهویژه، چین و هند برنامههای بلندمدتی برای توسعه شهرها و سازههای بزرگی چون سدها دارند.
برنامه ۵ ساله چین (۲۰۲۱-۲۰۲۵) یکی از اصلیترین معیارهایی است که شرکتهای تولیدکننده سنگآهن از نزدیکی رصد میکنند. یکی از بندهای این برنامه، ساخت ۱۰۲ ابر پروژه است؛ این ابر پروژهها شامل ساخت جاده، ریل آهن، سیستمهای حملونقل عمومی، فرودگاه، نیروگاههای تولید انرژی اتمی و … است. علاوه بر این، ۴۰ درصد فولاد مصرفی در چین، صرف ساخت ساختمانهای تجاری و مسکونی میشود؛ سقوط در بازار مسکن چین همارز با سقوط در بازار جهانی فولاد است.
توسعه فناوری و انتقال دیجیتال
شاید اصلیترین امید برای افزایش تقاضا و قیمتها در سالهای آتی، توسعه بخشهای مختلف فناوری و حرکت دنیا به سمت انقلاب صنعتی ۴ باشد. به طور ویژه، کشورها سیاستهای جدیدی در استفاده از انرژیهای پاک و میزان حداکثری فناوری در زیرساختها و بخشهای تجاری و خدماتی خود اتخاذ کردهاند.
ساخت این زیرساختهای فناوری، حداقل تا ۱۰ سال آینده، منجر به افزایش تقاضا در بخش فلزات اساسی خواهد شد. باوجوداین، بعد از تأمین این نیاز حداکثری اولیه، انتظار میرود که سقوطهای قابلتوجهی در تقاضا برای فلزاتی چون فولاد را شاهد باشیم. بهویژه، فشار کشورها برای استفاده از رویکردهای بازیافت، تولید فولاد را با تعریفهای دیگری روبرو خواهد کرد؛ تعریفهایی که در آن، استخراج سنگآهن جایگاه امروزی خود را از دست خواهد داد.
هزینههای سرمایهای
مؤلفه دیگری که تأثیر زیادی بر روند بازار سنگآهن و فولاد دارد، هزینههای سرمایهگذاری در تولید این محصولات است. شرکتهای هوشمند شیوههای جدیدی در پیشبینی روند بازار به کار میگیرند؛ در این شیوهها، هزینههای سرمایهای جایگاه ویژهای دارند. بخصوص با اعمال مالیاتهای متناظر با تغییرات اقلیمی، پیشبینی قیمتهای آتی باید با در نظر گرفتن تمام مؤلفههای موجود در سیاستهای ESG صورت بگیرد.
جنگ
شبیه بسیاری از کالاهای دیگر، سنگآهن نیز از تأثیر جنگ روسیه با اوکراین در امان نبوده است. بهویژه، جنگ ادامهدار باعث اختلال شدید در حملونقل سنگآهن از این دو کشور شده است.
اوکراین چهارمین صادرکننده بزرگ سنگآهن در جهان، دومین صادرکننده بزرگ آهن خام و سومین صادرکننده بزرگ فولاد نیمهتمام در دنیا بود (وضعیتی که متناظر با جنگ اخیر شدیداً تحدیدشده است و چرخههای تولید کشور تقریبا از کار افتادهاند.). این کشور ظرفیت تولید ۷۵ میلیون تن سنگآهن در سال را دارد که بخش قابلتوجهی از آن تغذیه کارخانههای تولید فولاد است. در سال ۲۰۲۱، تولید سنگآهن کشور ۴۴ میلیون تن بود که ۴۵ درصد آن به اروپا صادر شد.
روسیه نیز ازجمله تأمینکنندگان اصلی سنگآهن در دنیا است که صنایع معدنی آن تأثیرات و تحریمهای شدیدی را تجربه کرده و خواهند کرد. چنانچه این روند ادامه یابد، ارتباط این کشور با اروپا و سایر کشورهای دیگر با اختلال مواجه میشود. اختلالی که ازیکطرف صادرات روسیه را محدود و از طرف دیگر، کانالهای جدیدی برای صادرات بیشتر از سایر کشورها تعریف میکند.
جمعبندی
اگر بخواهیم در پیشبینیهای خود درباره آینده بازار سنگآهن و فولاد، تنها یک اهرم را در کانون توجه قرار دهیم، آن اهرم وضعیت کشور چین است (وضعیت اقتصادی، سیاسی، توسعهای، سلامت و …). در تمام ۱۰ سال گذشته، که هدف این بررسی بودهاند، تغییرات در عرضه و تقاضای این کالاها از جانب چین، روند قیمتها را مشخص کردهاند. بهویژه وضعیت بازار املاک در چین تأثیر مستقیمی بر بازار سنگآهن و فولاد دارد. در نظر داشتن پیشبینیهای متناظر با وضعیت مسکن، نشان از سیاستهای چین برای پیشبرد روند توسعه ساختوساز در کشور دارد. شاید بهتر باشد نقشه توسعه ساختوساز چین را با نمودارهای تقاضا و قیمت سنگآهن در یک قالب قرار داد و متناظر با اولی برای دومی تصمیم گرفت.
نکته دیگر قدرت تحولآفرینی شرکتهای بزرگ در کشورهایی چون استرالیا، برزیل، روسیه، شیلی، کانادا و … است. این کشورها کانون ذخایر سنگآهن در دنیا هستند و تحولات ژئوپلیتیک متناظر با آنها، میتواند آینده قیمتها را دگرگون کند. برای مثال، جنگ اخیر روسیه و اوکراین تأثیر شدیدی بر قیمتها داشته است، زیرا هر دو کشور جزء تولیدکنندگان مطرح سنگآهن در جهاناند.
مورد دیگر، وضعیت سلامت بهداشتی کشورها و میزان حساسیت آنها در واکنش به وضعیتهای بحرانی چون همهگیری است. برای مثال، چین با کوچکترین میزان انتشار ویروس کرونا در کشور، وضعیت تولید خود را متحول میکند و محدودیتهای شدید آن، تمام پیشبینیها را برهم میزند. بنابراین، بهترین توصیه در تخمین قیمتها و قدرت جذب یا تخلیه بازار سنگآهن و فولاد، پیگیری همهجانبه اجتماع چین است.
درنهایت، ما در بررسی رفتار شرکتهای بزرگی چون BHP، Vale و … به نتیجه جالبی رسیدیم. تمام این شرکتها در زمان نزول تقاضا و قیمت سنگآهن (یا هر ماده معدنی تولیدی توسط آنها)، چند فرایند مشابه را اتخاذ میکنند. اول اینکه میزان تولید خود را از محصول نزولی کم کرده و تمرکز را بر فعالیتهای دیگر میگذارند. برای مثال، BHP در هنگام نزول قیمت سنگآهن، به دنبال عرضه بیشتر لیتیوم است. همچنین، این شرکتها پیشبینی کردهاند که در آیندهای نزدیک بازار فلزات اساسی چون فولاد دچار رکود خواهد شد، بنابراین سیاستهای متناظر با انرژی پاک و جلوگیری از تغییرات اقلیمی را در سرمایهگذاریهای خود گنجاندهاند؛ به همین دلیل، این شرکتها سرمایهگذاریهای کلانی در بخش بازیافت و انرژیها پاک داشتهاند.
کلمات کلیدی: قیمت فولاد – قیمت سنگآهن – سنگآهن – پیشبینی قیمت – تقاضا – پیشبینی