مصرف سوخت یکی از اصلیترین کانونهای هزینه در صنایع معدنی است. حتی کوچکترین بهینگی در این بخش میتواند به صرفهجوییهای قابلتوجهی بیانجامد. برای مثال، اگر در یک سایت معدنی، به ازای هر کامیون حمل سنگ معدن یک لیتر در ساعت در مصرف گازوئیل صرفهجویی شود، برای یک معدن کوچک ماهانه بالغبر ۷۰ هزار لیتر کاهش سوخت را میتوان برآورد کرد.
یکی از مهمترین شیوههای کاهش سوخت در تجهیزات و خودروهای معدنی، برنامهریزی بهموقع نگهداری و تعمیر آنها به همراه آموزش کارکنان برای استفاده درست از داراییهای معدن و باهدف کاهش آسیب به آنها است. همچنین، فناوریهایی چون ردیابی GPS و استفاده از هوش مصنوعی برای بهرهگیری از خودروهای بدون سرنشین، رویکردهایی جدید و کارآمد در ارتقاء بهرهوری تجهیزات و گزارش بهموقع خرابیها هستند.
در دوره کنونی از فعالیت معادن، توسعه پایدار شاخصترین دغدغه مدیران معدن است و دستیابی به شیوههای کارآمد برای تحقق اهداف ESG مهمترین چالش و فرصت در آینده این صنعت خواهد بود. مدیریت صحیح مصرف انرژی در سایتهای معدنی، گامی مهم برای تحقق این امر و بهبود چهره معدن ازنظر چالشهای زیستمحیطی با مبدأ این صنعت است.
دلیل اهمیت سیاستهای توسعه پایدار در بخش معدن چیست؟
در حال حاضر، استخراج مواد معدنی خام با تولید دیاکسید کربن بسیار زیادی همراه است. از طرفی، صنایع معدنی جزء مهمترین پشتوانههای جهانی برای تحقق هدفگذاریهای سال ۲۰۵۰ و کاهش تغییرات دمایی هستند. بنابراین، ازیکطرف معدن خود کانونی وخیم در تولید گازهای گلخانهای است، و از طرف دیگر اهرمی مهم در تولید مواد خام موردنیاز برای تحقق اهداف تحول دیجیتال و انرژی، و بسیاری تحولات دیگر در دنیای مدرن است.
اصول توسعه پایدار در قالب سه سطح زیر خلاصه میشوند:
- توسعه اقتصادی
- بهبود وضعیت محیطزیست و توسعه اجزای آن
- امور اجتماعی
سیاستهای توسعه پایدار در هر صنعت یا سازمانی باید به تمام این سطوح توجه داشته باشند. در سطح اول، باید اطمینان حاصل کرد که تمام اجزاء زنجیره تأمین معدن پاسخی مناسب به چالشهایی چون افزایش قیمتها، نوسان در عرضه و تقاضا و دسترسی به مواد و محصولات موردنیاز بازار میدهند.
از طرفی، همزمان با پیشبینیها در افزایش تقاضا برای محصولات معدنی، نقش معدن در کاهش آسیبهای زیستمحیطی بیشتر پررنگ شده و فشارها بر عناصر این صنعت برای کاهش ردپای خود در تخریبهای محیطی اوج گرفتهاند.
درنهایت، معدن اتصالی تاریخی و ناگسستنی با جوامع پیرامون و متأثر از خود دارد. بهویژه، عدم مدیریت صحیح سوخت در این صنعت به چالشی اجتماعی و حتی ژئوپلیتیک در اجتماع و مناطق اطراف منجر میشود.
صنایع معدنی چگونه میتوانند به اهداف توسعه پایدار دست یابند؟
کاهش مصرف سوخت، افزایش بهرهوری معادن در بخش انرژی، افزایش طول عمر تجهیزات با مدیریت درست سیستم نگهداری و تعمیر، استفاده از انرژیهای غیر فسیلی و تجدیدپذیر، و احیاء درست معادن تعطیلشده، تنها بخشی از فرصتها برای معدناند که پتانسیل بالایی در بهبود وضعیت صنعت معدن ازنظر شاخصهای ESG دارند.
همچنین، معادن باید بازنگری همهجانبهای در سیستم توزیع محصولات خود داشته باشند. به همان میزان که زنجیره تأمین گستردهتر میشود، امکان مدیریت آن سختتر و بروز چالش در آن با بسامد بیشتر نتیجه میگردد. علاوهبراین، افزایش قیمتها و تولید انواع مختلف باطلهها و دفع نامناسب ضایعات معدنی، ازجمله چالشهای حاصل از مدیریت نادرست زنجیره تأمین در صنعت معدناند.
بنابراین، مدیریت تمام اجزای زنجیره تأمین از یک سمت و تلاشها و همکاریهای شرکتها در اکوسیستم خود برای کاهش صدمات زیستمحیطی، اصلیترین راهکارها برای چهارچوبسازی و مدیریت مدرن بدنه معدناند.
معادن چقدر انرژی مصرف میکنند؟
بسته به نوع سنگ معدن، روش استخراج، میزان فرآوری و شبکه توزیع معدن، میزان انرژی مصرفی در معادن متغیرند. اما، بهطورکلی، بیشترین میزان از انرژی صرف مراحل استخراج ماده معدنی میشود؛ مراحل دیگری چون خردسازی و پرعیارسازی در ردههای بعدی ازنظر میزان مصرف قرار دارند.
شکل ۱. سهم بخشهای مختلف معدن در مصرف سوخت
شکل ۲. میزان مصرف سوخت در سایتهای معدنی متناظر با انواع مختلف محصولات
خودروها، بخصوص کامیونها و لودرهای بارگیری و حمل و تجهیزاتی که با سوخت دیزلی (گازوئیل) کار میکنند، ۴۰ درصد از کل انرژی یک سایت معدنی را به خود اختصاص میدهند. تقریباً ۲۵ درصد از کل انرژی مصرفی در یک سایت معدنی برای بخش خردسازی سنگ معدن هزینه میشود.
انرژی الکتریسیته موردنیاز در استخراج مواد معدنی در حدود ۱۵ درصد و الکتریسیته مورداستفاده در بخشهای دیگر معدن ۱۴ درصد از کل انرژی مصرفی معادن را به خود اختصاص میدهند. در سال ۲۰۲۱، تقریباً ۱۲ اکساژول (۱۰ به توان ۱۸) ژول انرژی صرف تولید مواد معدنی مختلف شده است (تقریباً ۳.۵ درصد کل انرژی مصرفی در جهان).
بنابراین، پتانسیل بسیار بالایی در صنعت معدن برای صرفهجویی در انرژی وجود دارد. تنها به این بیندیشید که اگر در مراحل خرد سازی، کارایی و عملکرد تجهیزات بهبودی نسبی ایجاد شود، تا ۵ درصد از میزان انرژی مصرفی در معدن کاسته میشود و تولید گازهای گلخانهای تا ۳۰ میلیون تن در سال کاهش مییابد.
میزان تولید دیاکسید کربن متناظر با منبع تولید انرژی
بهطورکلی، در صنعت معدن میزان مصرف انرژی حاصل از سوزاندن گازوئیل در حدود ۲۱۴۵ پتاژول (۱۰ به توان ۱۵ ژول انرژی) و حاصل از سوزاندن گاز طبیعی ۲۷۵۸ پتاژول است. با این دادهها، میزان دیاکسید کربن تولیدی متناظر با هر نوع تولید انرژی به شکل زیر است:
- دیاکسید کربن حاصل از سوزاندن گازوئیل و مصرفی در عملیات معدنی مانند حمل سنگ معدن و فرآوری آن: ۴۸ میلیون تن
- دیاکسید کربن حاصل از سوزاندن گازوئیل برای تولید برق: ۱۵۹ میلیون تن
- دیاکسید کربن تولیدشده حاصل از سوزاندن گاز طبیعی در توربینها و موتورهای تولید برق: ۲۷۹ میلیون تن
افزایش تقاضا برای کالاهای معدنی
حرکت جهانی برای تحول در تولید و مصرف انرژی به افزایش تقاضا برای کالاهای معدنی مختلف با اهداف مشترک نیاز دارد:
- مس برای انتقال انرژی برق
- لیتیوم، نیکل، گرافیت و کبالت برای تولید باتری خودروهای برقی
- آلومینیوم برای تولید تجهیزات سبکتر
- سنگآهن برای پشتیبانی از تمام این تحولات و تأسیس زیرساختهای لازم
انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ بیشتر از ۲۵۰ میلیون خودروی الکتریکی به ناوگانهای حملونقل کشورهای مختلف اضافه شود. در رأس نیازها برای چنین تولیدی، مواد معدنی خامی قرار دارند که کاهش گرید بسیاری از آنها خود به چالش استخراج بیشتر و درنتیجه فرآوری و تولید گازهای گلخانهای بیشتر میانجامد.
ریسکهای متناظر با تغییرات اقلیمی برای شرکتهای معدنی
همزمان با تلاش کشورها و جوامع برای بهبود وضعیت اقلیمی جهان، صنایع سنگین مثل معدن در کانون توجه سیستمهای نظارتی قرارگرفتهاند. این نظارتها و فشار اجتماعی به تولید ریسکهایی برای این شرکتهای صنعتی انجامیده است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- خطمشی: در شرکتهای معدنی خطمشیها در سطح ملی اتخاذ و پیادهسازی میشوند تا اهداف جهانی را تحقق بخشند. چنین روندی باعث افزایش هزینههای عملیاتی و تجهیزات موردنیاز و کاهش تقاضا برای کالاهای برخی از شرکتها میگردد.
- مجوز اجتماعی: ذینفعان و جوامع متأثر از عملیات معدنی ممکن است اقدام یا عدم اقدام شرکتهای معدنی را بهدرستی برداشت نکنند؛ اقدامات اجتماعی متناظر با این برداشت بر چهره اجتماعی شرکت، استخراج و فروش آن تأثیر خواهد گذاشت.
- بازار: شرکتهایی که ازنظر میزان انتشار گازهای گلخانهای در جایگاه بدی باشند، نمیتوانند کالاهای خود را در بازارهای متنوع و با قیمتهای مطلوب به فروش برسانند.
- حوادث: در حضور تغییرات شدید اقلیمی، محیطهای معدنی نیز با خطر مواجهه با اتفاقات زیستمحیطی فاجعهآفرین روبرو هستند. بخصوص، فرسایش زمینها، ریزش دیوارها و سقفها و شکسته شدن سدهای معدنی با بسامد و شدت بیشتری اتفاق میافتند.
- امور قضایی: شرکتهایی که برای وضعیت اقلیمی منطقه اقدامات لازم را انجام ندهند، با دعاوی حقوقی بیشتر روبرو میشوند و چهره ملی و بینالمللی آنها خدشهدار میشود تا جایی که برند شرکت و محصولات آن جایگاه رقابتی خود را از دست دهد.
- امور مالی و بیمه: در سالهای آینده خطمشی موسسههای مالی، تحت تأثیر فشار دولتها و جوامع، به سمت سرمایهگذاری کمتر و توقف آن در شرکتهایی است که میزان بالایی از گازهای گلخانهای را تولید و انرژی بالایی را در قالبی ناکارآمد مصرف میکنند.
- فناوری: روند کنونی در رشد فناوری، امکان ورود استارتآپها و شرکتهای فناوری محور به هر حوزهای را ایجاد کرده است. در چنین شرایطی، شرکتهای خلاق و چابک با بهبود فرایندها و کاهش آلودگی و مصرف انرژی، جایگزین شرکتهای معدنی قدیمی در بازار محصولات این صنعت میشوند.
وضعیت مصرف انرژی در تولید سنگآهن
در تولید سنگآهن موردنیاز برای کارخانههای فولادسازی با دو وضعیت کلی روبرو هستیم. حالت اول استخراج حجمهای بالا از سنگآهن با عیار بالا از نوع هماتیت است که پس از استخراج، خرد و به کارخانه فولادسازی منتقل میشوند. در این حالت، تقریباً ۹۰ درصد از انرژی برای سوخت تجهیزات سیار (مانند کامیونها و لودرها) مصرف میشود و تنها ۱۰ درصد آن صرف فرآوری سنگآهن میگردد.
سنگآهن مگنتیت اما، گرید بسیار پایینتری دارد و برای آمادهسازی آن جهت ورود به کورههای فولادسازی، به فرآوری و پرعیارسازی بیشتری نیاز است. در آمادهسازی این نوع از سنگآهن بخش دیزلی ۴۱ درصد، خرد سازی ۴۳ درصد و سایر فرایندهای فرآوری و کنسانتره سازی ۱۶ درصد از مصرف انرژی را شامل میشوند.
بخصوص، کامیونهای معدنی (Haul Trucks) و سایر خودروهای حمل مواد، به حجمهای بالایی از گازوئیل نیاز دارند و هزینههای زیادی صرف تأمین این سوخت میشود. بهطور میانگین، برای تولید هر تن سنگآهن به ۰.۱۵ گیگا ژول انرژی نیاز است. از این میزان، ۸۵ درصد انرژی از مسیر سوزاندن سوخت گازوئیل تأمین میگردد.
فرصتهای موجود برای کاهش میزان انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در معادن
یک هدف غایی برای تمام صنایع و البته صنعت معدن، طی کردن یک روند مستمر در کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. اگرچه سالهای آتی سرشار از روزهای رونق در صنعت معدن و افزایش تقاضا برای کالاهای آن است، اما چالشهای زیستمحیطی و فشارهای سیاسی – اجتماعی نیز دوچندان خواهند شد و معادن درنهایت، راهی جز بهینهسازی عملیات خود و کاهش مصرف انرژی و انتشار دیاکسید کربن ندارند.
موارد زیر، فهرستی از فرصتهای بالقوه برای معادن برای رسیدن به اهداف مرتبط با کاهش مصرف انرژی و انتشار CO2 هستند.
بهینهسازی عملیات خرد و آسیاب کردن
تجربه نشان میدهد که در عملیات استخراج از سنگهای سخت، خرد کردن و آسیاب سنگ معدن بخش قابلتوجهی (بیشتر از ۳۵ درصد) از مصرف انرژی را به خود اختصاص میدهند. بنابراین، کوچکترین بهینهسازی در این عملیات، تجهیزات و پروتکلهای آن، به بهبودهای قابلتوجه در کاهش میزان سوخت مصرفی و گازهای انتشاریافته میانجامد.
یکی از رویکردهای بالقوه در این بهینهسازی، رصد هوشمند و خرد کردن دقیق سنگهای معدن به اندازههای ایدئال برای مراحل بعدی چون پرعیارسازی و تولید کنسانتره است. برای حصول چنین نتیجهای، نمونهبرداری و تحلیل لحظهای از توده معدنی و دادهکاوی هوشمند و مبتنی بر فناوری لازم است.
علاوهبراین، ماشینآلات خرد سازی نوین به سیستمهای دیجیتالی مجهزند که امکان رصد لیزری و دقیق سنگ معدن را ممکن میسازند تا با کمترین صرف انرژی و توان دستگاه، بهترین نتیجه حاصل شود. بنابراین، شرکتهای معدنی باید سرمایهگذاری بیشتری در طراحی فلوشیتهای حاوی مراحل تحلیل دقیق توده و هوشمند سازی پروتکلهای خرد کردن داشته باشند.
خودکارسازی فعالیتهای خرد کردن بخصوص، امکان مداخله و خطای انسانی را به حداقل میرساند. در این فرایندهای هوشمند، حسگرهای محیطی وظیفه کنترل عملیات را بر عهده دارند و تجزیهوتحلیل توده با روشهایی چون XRD در لحظه انجام و اعمال میگردد.
ژئومتالورژی و هوش مصنوعی / کلان دادهها
ژئومتالورژی یک پل اطلاعاتی بین زمینشناسی، استخراج معدن و فرآوری مواد معدنی است. شرکتهای معدنی با بهرهبرداری از رویکردهای جدید حاصل از مطالعات ژئومتالورژی، به حجم بالایی از تحلیلها دست مییابند که پشتوانه آنها دادههای زمینشناسی، کانیشناسی و عملیاتی است.
با استفاده از مدلهای ژئومتالورژی، اجزای مختلف معدن به شکل یک چهارچوب یکپارچه انسجام مییابند تا هر آنچه از نقطه اکتشاف برداشتشده است در تمام مراحل استخراج، فرآوری و کنسانترهسازی نیز به کار گرفته شود و بهینهسازی عملیات، در عوض ایستا و مرحلهای بودن، یک فعالیت پویا و سراسری باشد.
در تولید این مدلهای معدنی، از فناوریهای یادگیری ماشین و علم دادهکاوی استفاده میشود. بخصوص، اطلاعات حاصل از بررسی کلان دادههای معدنی، از استنباطهای تئوری و سناریوسازی به مدلهای واقعی و عملیات اجرایی نفوذ میکنند.
افزایش کارایی نیروگاهها
اکثر شرکتهای معدنی برای سایتهای معدنی خود نیروگاههای اختصاصی دارند. بهینهسازی نیروگاهها یک شاخه پویا در بخش انرژی است که سالهاست با جدیت دنبال میشود. معادن باید از پتانسیل موجود در این بخش نهایت استفاده را ببرند و از نقطه تولید انرژی به فکر بهینهسازی مصرف آن باشند.
افزایش مراحل پیش-کنسانتره سازی
پیش- کنسانترهسازی مرحلهای است که در آن، قبل از تولید محصول نهایی و ارسال به کارخانههایی چون فولادسازی، سنگ معدن به شکل حداکثری از گنگ و باطلههای معدنی جدا میشود. این مرحله میتواند قبل از فرایند خرد سازی و ورود به مراحل پیشرفتهتر از فرآوری چون زینترینگ و شناورسازی باشد.
یکی از اصلیترین اهداف در این مرحله، کاهش میزان آب همراه با سنگ معدن و درنتیجه، عدم نیاز مراحل بعدی برای حذف آب موجود است. لجن همراه سنگ معدن همیشه عاملی در افزایش مصرف انرژی بوده که با حذف آن و عدم ورود به مراحل با مصرف بالای انرژی (مانند مرحله خرد کردن)، کارایی عملیات بالا و میزان مصرف انرژی انتشار CO2 کاهش مییابد.
استفاده از انرژیهای تجدید پذیر در معادن
اگر معدن میخواهد چهرهای دوستدار محیطزیست به خود بگیرد، اولین گام برای آن استفاده گسترده از انرژیهای تجدیدپذیر در فرایندهای خود است. در سالهای اخیر، هزینه تولید انرژیهای تجدیدپذیر به شکل قابلتوجهی کاهشیافته و روشهای زیادی برای افزایش بهینگی آنها تحقیق و پیشنهاد شدهاند.
شرکتهای بزرگ معدنی مانند BHP و Rio Tinto، سرمایهگذاریهای کلانی بر روی منابعی چون انرژی خورشیدی و باد داشتهاند. با توجه به ماهیت ۷/۲۴ بودن عملیات معدنی، دسترسی همیشگی معادن به انرژی موردنیاز خود یک موهبت و بایست در این صنعت است که از کانال انرژیهای تجدیدپذیر قابل حصول است.
فناوری شرایطی را فراهم آورده که صنایع معدنی بیشتر از هرزمان دیگری امکان بهرهبرداری از نیروگاههای انرژی سبز را یافتهاند و بسیاری از شرکتها از نام ” انرژی سبز” برای جلب رضایت ذینفعان، دولتها و دریافت مجوزهای اجتماعی استفاده میکنند. بنابراین، معادن با سرمایهگذاری در ساخت نیروگاههای انرژیهای تجدید پذیر، با یک تیر چند نشان را هدف قرار میدهند:
- کاهش هزینهها متأثر از دسترسی فراوان به منابعی چون باد و خورشید
- تأمین نیاز داخلی شرکت و مشارکت در برقرسانی به مناطق اطراف معدن
- دریافت تسهیلات مالی به دلیل سرمایهگذاری در طرحهای سبز
- کاهش انتشار گازهای گلخانهای
- دریافت مجوزهای بیشتر برای بهرهبرداری از سایتهای نقاط مختلف جهان
سه راهکار اساسی برای کاهش مصرف گازوئیل در معادن
چنانکه عنوان شد، بخش اعظم انرژی مصرفی در سایتهای معدنی از مبدأ سوزاندن گازوئیل تأمین میشود. بیشتر این سوخت در خودروهای معدنی مانند کامیونهای حمل بار، تجهیزات برداشت مانند لودرها و برخی دستگاههای خرد سازی مصرف میشود. کاهش یا حذف گازوئیل از سایتهای معدنی میتواند تا ۵۰ درصد در کاهش انتشار در این سایتها مؤثر باشد.
بهعنوان نمونه و بر اساس گزارش آژانس انرژی استرالیا (بهعنوان یک کشور معدنی) بخش استخراج معدن ۱۰ درصد از کل مصرف انرژی کشور را به خود اختصاص داده است. در این کشور سالانه بیشتر از ۵ میلیارد لیتر گازوئیل صرف عملیات معدنی میشود. برای یک معدن روباز، این عدد به معنی هزینهای ۱ میلیارد دلاری در سال است.
مدل سه مرحلهای زیر یک رویکرد پیشنهادی برای کاهش و جایگزینی مصرف گازوئیل در صنعت معدن است.
۱- کاهش در استفاده
در اولین گام، عملیات معدنی باید بهگونهای طراحی شوند که فرصتهایی برای حذف یا کاهش فعالیت تجهیزات با سوخت مصرفی گازوئیل ایجاد شود. برای مثال، برنامهریزی مسیر کامیونهای حمل مواد یک فعالیت مؤثر در کاهش میزان مصرف گازوئیل این خودروهاست. استفاده از خودروهای بدون سرنشین و کنترل هوشمند آنها یک روند مکمل برای نتیجهبخش بودن بیشتر این فعالیت است.
۲- اجتناب از گازوئیل
فناوری گزینههای بیشتری در اختیار معادن قرار داده تا بتوانند هر آنچه برای صنعت و محیطزیست مضر است را با گزینههای مطلوبتر جایگزین کنند. در مصرف گازوئیل نیز، شرکتهای معدنی میتوانند خودروهای گازوئیل سوز را با انواع الکتریکی جایگزین کنند. برای مثال، باتریهای صنعتی بزرگ بهسرعت در حال طراحی و توسعه هستند، باتریهایی که امکان پشتیبانی از موتورهای قدرتمند خودروهای معدنی را دارند.
۳- حذف همهجانبه گازوئیل
پس از طی دو گام قبلی، حال شرکتهای معدنی به قابلیتها و ساختارهایی دستیافتهاند که امکان حذف تمام آنچه به گازوئیل مرتبط است را دارند. بهعبارتی، توانمندسازی و یافتن گزینههای جایگزین در مراحل قبل انجامشده و اکنون، با سرمایهگذاری بیشتر، معدن امکان حذف همهجانبه گازوئیل با شیوهها و منابع انرژی دیگر را دارد. در این مرحله، دیجیتالی شدن باید به والاترین مرحله از بهرهبرداری برسد و استفاده از انرژیهای تجدید پذیر به تمام اجزای معدن انتقالیافته باشد.
جمعبندی:
صنعت معدن و فرآوری سنگ معدن یک بخش حیاتی از دنیای مدرن و اهرمی غیرقابلانکار در ایجاد تحولاتی چون انرژی و دیجیتال است. بخصوص، محصولات زیادی چون مس، لیتیوم، نیکل و سنگآهن، اصلیترین بازیگران در انتقال جهان به دنیایی با سوخت پاک هستند که نیاز به استخراج آنها در سالهای آینده به شکل فوقالعادهای افزایش خواهد یافت.
بااینحال، دادهها نشان از وضعیت بد مصرف انرژی در این صنعت دارند، چنانکه صنعت معدن یکی از داغترین کانونها در سوزاندن انواع مختلف سوختها، بخصوص سوختهای فسیلی است. باوجوداین، فرصتهایی نیز در پس این دادهها و عملیات پرمصرف وجود دارند که با اتخاذ سیاستی درست در بهرهگیری از آنها، معدن میتواند همزمان با ایفای نقش همراه بودن در تحول جهانی، نمونهای از بهینهسازی و کاهش انتشار در صنایع سنگین باشد.
درنهایت، حملونقل و خرد کردن، دو نوع از عملیات در معدناند که بیشترین میزان انرژی را مصرف میکنند. از طرفی، فناوری و روشهای بهینه و مبتنی بر علم برای فرآوری مواد معدنی، راهکارهای زیادی را برای کاهش این تأثیر منفی و انتشار بیشازحد CO2 پیشنهاد میکنند. اگر مدیران معدنی بخواهند از یک پروتکل اولیه برای بهبود عملکرد خود در کاهش مصرف انرژی شروع کنند، آن پروتکل، برنامهریزی درست، تحلیل دادهها و افزایش کارایی سیستمهای نگهداری و تعمیرات در معدن است.
کلمات کلیدی:
انتشار دیاکسید کربن – سنگآهن – فرآوری و پرعیارسازی – انرژی و سوخت – کاهش مصرف انرژی
http://trackobit.com/blog/why-every-drop-counts-in-fuel-management-for-the-mining-industry